چرخ های چمدان می شکنند- قبل از اینکه حتی- ایستگاه اصلی قطار گدانسک را ترک کنیم- مامان آن ها را به پله ها می کوبد و بنگ، تق، ترق- و دیگر به هیچ دردی نمی خورند- همه جا پر از- تکه های پلاستیک می شوند- مامان سختش است چمدان و- کیسه ی پر از لباس را با هم بیاورد و...
🌸🌸 کتابای ساراکروسان همشون عالین