سیامک گلشیری در کتاب «تصویر دختری در آخرین لحظه» مانند دیگر آثار ادبی جناییاش، یک داستان باورپذیر در فرهنگ ایرانی را پیش چشم مخاطب قرار داده است. در این داستان معمایی و رعبآور، نویسندهای که دستی در نوشتن داستانهای جنایی داشته و شم کارآگاهی خوبی نیز دارد، بهواسطۀ یکی از شاگردانش، خود درگیر یک ماجرای جنایی میشود.
راوی داستان همین استاد نویسندگی است که با جلو رفتن ماجرا، بیشک با تردید و گمانهای او همراه خواهید شد، بهجای او خواهید اندیشید و حدسهایی برای یافتن حقیقت به ذهنتان خطور خواهد کرد. بهرام با گمشدن نامزدش دست به اقدامهایی برای یافتن او میزند، اما وسطکشیدن پای استاد نویسندگیاش چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ گلشیری جزئیات کتاب «تصویر دختری در آخرین لحظه» را با چنان دقتی روایت کرده که خواننده خود را درحال خواندن یک فیلمنامه میپندارد و تصاویر، موبهمو پیش چشم او نقش میبندند. ممکن است توانسته باشید همراه راوی پایان را حدس بزنید و یا فصل آخر شما را شگفتزده کند؛ در هر دو صورت این داستان جنایی پایانبندی جالبی دارد که خواندنش خالی از لطف نیست.
کتاب تصویر دختری در آخرین لحظه