خردمندانه، هیجان انگیز، طنزآمیز و بااحساس.
بامزه و هوشمندانه.
اثری ضروری برای هر کسی که به ادبیات معاصر اهمیت می دهد.
گاهی اوقات فکر می کنم سرنوشتم این است که وقتی اتفاق اصلی در حال روی دادن است، همیشه خارج از صحنه باشم. این که خدا من را قربانی یک شوخی کیهانی کرده و نقشی کمی مهمتر از سیاهی لشکر را در زندگی خودم به من داده است. یا گاهی اوقات فکر می کنم که نقشم فقط این است که بنشینم و تماشاگر داستان های دیگران باشم، و همیشه در مهمترین لحظه از آن جا دور شوم، به آشپزخانه بروم و درست در لحظه ی اوج نمایش، مشغول درست کردن چای باشم.
در آن روز، آگاهی از تمام چیزهایی که از دست داده بود، تمام چیزهایی که دلش برایشان تنگ شده بود، در یک آن جلوی چشمش ظاهر شد و او گریست؛ به خاطر حماقتش و عشقی که ممکن بود بینشان وجود داشته باشد.