بسیاری از افراد کعبۀ آمال خود را نشستن در صفحۀ نخست جست وجوی گوگل قرار داده اند. بیخیالش شوید. به معنای حقیقی کلمه میلیون ها کسب وکار در دنیا هستند که دارند وقت و منابع کلانی را صرف آمادگی برای بهبود وضعیتشان در موتورهای جست وجو می کنند.
بله، اگر کلمۀ «بلاگ» را در گوگل جست و جو کنید حتما وبلاگ مرا خواهید یافت؛ لکن دلم غنج میزند که به جایش نامم (ست گادین) را جست وجو نمایید.
یک بازاریاب باهوش قادر است خدمات یا محصولی ارائه نماید که ارزش گشتن و جست وجو را دارد؛ نه که یک عنوان عام و کلی، بلکه بگردند تا شما را پیدا کنند؛ به طور خاص. اگر چنین کنید گوگل هم در جبهۀ شما خواهد بود.
در سال ۲۰۰۸ کوین کلی، یکی از سردبیران مجلۀ وایرد، مقاله ای نوشت که داعیه مشهوری را در آن مطرح می کرد. بنا بر آن مقاله تنها چیزی که یک کسب و کار حقیقتا بدان نیاز دارد هزار نفر هوادار حقیقی است. او هوادار حقیقی را این چنین تعریف می کند:
«هوادار حقیقی یعنی کسی که هر آنچه شما تولید کنید را بخرد. این هواداران دو آتشه اند که ۳۰۰ - ۴۰۰ کیلومتر راه را می کوبند و می آیند تا به صورت زنده اجرای شما را گوش دهند.»
به عنوان یک بازاریاب این را نیز همواره آویزۀ گوشتان کنید؛ فارغ از اینکه چقدر جان بکنید، بازهم هستند کسانی که بالاخره از یک گوشۀ کار ایرادی بتراشند. به عنوان نمونه وقتی هری پاتر و سنگ جادو برای نخستین بار چاپ شد ۲۱۰۰۰ نفر در وب سایت آمازون روی آن نظر دادند که از این تعداد ۱۲ درصد فقط یک یا دو ستاره به آن کتاب دادند. به عبارت دیگر از هر ۱۰۰ نفر ۱۲ نفر بودند که اعتقاد داشتند آن کتاب یکی از بدترین کتاب هایی بوده است که در عمرشان خوانده اند. این بدان معناست که هرگاه چیزی خلق کنید دو نوع مخاطب در مقابل خود خواهید دید. گروهی از مخاطبین عقاید و رویاهایی دارند که محصول شما هم راستای آن هاست و گروهی دیگر از اثر شما بیزار و متنفر خواهند بود.