در طبیعت ما قوانین بسیار ساده وجود دارد که هرکدام می تواند برای مان الهام بخش موفقیت باشد. شناخت، رعایت و زندگی کردن این قوانین هم می تواند کمک بسیار فوق العاده ای به رشد و پیشرفتمان کند و اینکه آرامش و نشاط مان را روزافزون سازد. به طبیعت باید همچون یک آموزگار بزرگ نگاه کنیم و...
یکی دیگر از قوانین این عالم، قانون جریان و حرکت است. حتی آن سنگریزه که در بیابان می بینید، در زیست بوم خود، نقشی به عهده دارد و حرکت و هدفی را دنبال می کند. امروزه که دانش انسان درباره ی ذرات تشکیل دهنده ی اتم (الکترون و پروتون و نوترون و حتی کوارک ها) افزایش یافته، نیک می دانیم که حتی تخته سنگی عظیم که سال هاست بر دیواره ی کوهی بلند جا خوش کرده ساکن نیست و ذراتش در هر لحظه در حال گردش و حرکت اند. به طور کلی، جریان های موجود در عالم پیامی برای ما انسان ها دارند. جریان رود و هوا و... همه به ما می گویند: «ای انسان تو هم جاری باش.» اگر مدتی در یک اتاق دربسته و کوچک که هیچ روزنه و منفذی ندارد نفس بکشیم آرام آرام احساس خفگی به ما دست می دهد. درحقیقت جریان هواست که به ما احساس سرزندگی و طراوت و امکان تنفس و بقا می دهد. گاهی در شهرهای آلوده ای همچون تهران، به ویژه در زمستان های خشک و کم بارش، پدیده ای به نام وارونگی هوا رخ می دهد و هوای شهر حالت رکود و سکون به خود می گیرد. در چنین مواقعی، مسئولان هشدار می دهند بیماران قلبی و کودکان کمتر بیرون بروند، حرکت خودروها در سطح شهر محدود می شود، ساعت کار ادارات و مدارس کاهش می یابد و چه بسا شهر تعطیل شود. در یک کلام، روند عادی زندگی متوقف می شود.
از جمله جریان های این عالم، جریان های موجود در بدن ماست: جریان خون، انتقال های عصبی، جریان مواد غذایی در دستگاه گوارش و... دقت کنید که عامل و ضامن ادامه ی حیات کالبد ما، جریان خون است نه صرف وجود خون. اگر جلوی این جریان را بگیریم تا آستانه ی مرگ پیش می رویم. به عنوان مثال، اگر مچ دست مان را با تسمه ای بسیار محکم ببندند، اگرچه در کف دست مان خون هست، چون جریان ندارد آرام آرام دست سیاه می شود تا جایی که چه بسا پزشکان ناگزیر می شوند آن را به عنوان یک عضو مرده و ناکارآمد قطع کنند. در یک کلام، جریان به معنای زندگی و انسداد مساوی با مرگ است.