کنید که میان نام«رونالد ریگان» و عنوان رئیس جمهور ایالات متحده» وجود دارد. عبارت «رونالد ریگان» حاکی از نام فرد معینی است و رونالد ریگان بودن صرفا هم سانی داشتن با آن فرد معین است. نمیشود که شما به مقام رونالد ریگان بودن انتخاب شوید؛ هیچ کس جز آن مردی که در واقع امر رونالد ریگان بود نمی توانسته است یا نمی تواند که رونالد ریگان باشد؛ و اگر شما از او همان قدر بدانید که اسمش رونالد ریگان بوده است، قادر به هیچ گونه استنباطی راجع به این که او چگونه انسانی بوده یا چه مناصبی را در اختیار داشته است نخواهید بود. صرف ارجاع به نام رونالد ریگان تمام پرسش های مربوط به این که او در واقع چگونه انسانی بوده است را بی پاسخ می گذارد. البته می توان از عبارت «رئیس جمهور ایالات متحده» برای اشاره به یک فرد معین نیز استفاده کرد و اغلب نیز چنین می کنند. ولی عبارت مذکور همیشه به این شیوه به کار نمی رود.
حال اگر بخواهیم مفهوم خدا را در قالب این دو روش ارائه دهیم چه تصوری از خداوند حاصل می شود؟ ابتدا این واقعیت را به اختصار بیان کنیم که تقریبا تمامی سنت های خداباورانه بر سر مدعیات بنیادی ذیل راجع به خداوند اتفاق نظر دارند: مدعای ا. خدا مخلوق هیچ چیزی نیست، و منشأ یا اساس تمامی ماسواه(همه چیز جز خودش است. مدعای ۲. خدا بر هر آنچه غیر از خدا است (ماسواه) حاکمیت دارد. مدعای ۳. خدا کامل ترین موجود است. این سه نکته مورد اتفاق نظر در واقع منطبق است بر سه مبدأ متمایزی که جهت پروراندن مفهومی پربارتر و مبسوط تراز الوهیت به کار می آید. می توانیم این سه نقطه شروع را الهیات خلقت (۴۴)، الهیات مشیت (۴۵) و الهیات موجود کامل (۴۶) بنامیم.