کتاب زمستان

This Is How You Lose Her
  • 14,000 تومان
  • تمام شد ، اما میاریمش 😏
  • انتشارات: پاگرد پاگرد
    نویسنده:
کد کتاب : 19290
مترجم :
شابک : 978-6229507896
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 50
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2010
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

نامزد جایزه OCM بوکاس سال 2013

نامزد جایزه داستان سال 2013

نامزد مدال کارنگی سال 2013

معرفی کتاب زمستان اثر جونو دیاز

کتاب «زمستان» مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی «جونو دیاز» است که نخستین بار در سال 2010 چاپ شد. در ساحلی در جمهوری دومینیکن، رابطه ای محکوم به نابودی نفس های آخرش را می کشد؛ در یک اتاق رختشویی در «نیوجرسی»، زنی مشغول شستن لباس های معشوقش است و به همسر او فکر می کند؛ در «بوستون»، مردی برای تنها پسرش، یک چوب و دستکش بیسبال می خرد. در بطن این داستان ها، پسری نوجوان و سرسخت به نام «یونیور» حضور دارد که آرزویش برای تجربه ی عشق، مانند بی پروایی او، بی حد و حصر است. داستان های این مجموعه ی جذاب از «دیاز»، از اشتیاق بی پایان و شکنندگی اجتناب ناپذیر قلب انسان پرده برمی دارند.

کتاب زمستان

جونو دیاز
جونو دیاز (Junot Díaz) رمان نویس دومینیکنی-امریکایی است. جونو دیاز در دسامبر سال ۱۹۶۸ در سانتو دومینگو جمهوری دومینیکن متولد شد. وی در هفت سالگی به آمریکا مهاجرت کرد و پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی، استاد ادبیات خلّاقانه در دانشگاه ام‌آی‌تی شد.محور اصلی داستان‌های کوتاه او مهاجرت است. مجلهٔ نیویورکر، جونو دیاز را در فهرست بیست نویسندهٔ تأثیرگذار قرن ۲۱ قرار داده‌است. او اولین رمانش را در سال ۲۰۰۷ به نام «زندگی کوتاه شگفت‌انگیز اسکار وایو» منتشر کرد ک...
نکوداشت های کتاب زمستان
A stunning collection that celebrates the power of love.
مجموعه ای خیره کننده که قدرت عشق را بزرگ می دارد.
Barnes & Noble

By one of the most distinctive and magnetic voices in contemporary fiction.
اثر یکی از متمایزترین و جذاب ترین صداها در داستان های معاصر.
New York Times New York Times

An engrossing, ambitious book.
کتابی هیجان انگیز و بلندپروازانه.
NPR NPR

قسمت هایی از کتاب زمستان (لذت متن)
و آن موقع است که می فهمم آخر ماجرا است. به محض این که شروع به فکر کردن به آغاز می کنی، پایان فرا رسیده است.

تو تنها کسی هستی که می تواند به اندازه ی من، ماندن در کتابفروشی را تحمل کند.

رابطه ی ما مثل خورشید، ماه یا ستارگان نبود، اما مزخرف هم نبود.