هگل به تلاش کانت با دیده ی احترام می نگرد و می گوید او نخستین کسی بود که هنر را با نگاه فلسفی تحلیل کرد. این بیداری [بی سابقه ی کانت در اتخاذ نگاهی فلسفی به هنر] با بیداری عمومی فلسفه که منجر به احیای کرامت حقیقی هنر شد، پیوند وثیقی دارد. درواقع کانت نشان داد که هنر مظهر وفاق است، زیرا دستیابی به توافقی میان ذهن و طبیعت را نوید می دهد. کانت نخستین کسی بود که از تقابل کلی و جزئی و تعارض اندیشه و واقعیت فراتر رفت، ولو این که همواره به دیدگاه ذهنی پایبند ماند. او می گفت وفاق میان این تعارضات دستاورد پیچیده ی قوای ذهن انسان است، درحالی که هگل این وفاق را با واقعیت و حقیقت منطبق می داند و معتقد است این وفاق از قبل فی نفسه محقق شده است.
کتابی برای دوستداران زیباشناسی و هنر