کتاب یادداشت های امیر اسدالله علم

Alam's Memoirs
کد کتاب : 20894
شابک : 978-6006043470
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 2352
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : جلد سخت
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب یادداشت های امیر اسدالله علم اثر امیراسدلله علم

اسدالله علم از مهمترین شخصیت های سیاسی دوران پهلوی است که از سمت های او میتوان به وزیری دربار و نخست وزیری ایران اشاره کرد.وی همچنین چندین مقام تشریفاتی دیگر مانند آجودانی مخصوص محمدرضا شاه پهلوی،نمایده ویژه شاه در بنیاد پهلوی، عضویت هیئت مدیره بنگاه ترجمه و نشر کتاب و مدیر عامل پیکار با بی سوادی را نیز به عهده داشت.علم شخص بسیار نزدیک شاه و بسیار مورد اعتماد او بود.شاه تقریبا هر روز با او دیدار میکرد و اغلب با هم شام یا ناهار میخوردند.میتوان گفت در سرتار ایران هیچ فردی چنین به محمدرضا شاه پهلوی نزدیک نبود.

همه میدانند که سیاست و اتفاقات پشت پرده آن در زمانی که در حال رخ دادن است معمولا بر مردم پوشیده است و تمام تفاسیر و نقطه نظر ها بیشتر شبیه به شایعاتی است که گوش به گوش نقل میشود.بهترین راهی که میشود به اسرار پشت پرده سیاست پی برد خاطراتی است که اشخاص سیاسی می نویسند.خاطراتی که در زمان حیات و به دلیل موقعیت سیاسی راحت و بدون سانسور مینویسند و معمولا پس از مرگ آنها منتشر میشود.
کتاب خاطرات اسدالله علم یکی از همین مجموعه هاست که در قبلا در مجموعه ای هفت جلدی و در بیشتر از سه هزار صفحه و بدون ترتیب تاریخی به چاپ رسیده است.

در این مجموعه سعی شده ترتیب تاریخی رعایت شود و همچنین سعی در بازسازی و اصلاح سندها و رفع نواقص و غلط های املائی و چاپی شده است.
مجموعه حاضر کتاب :خاطرات اسدالله علم که در دو مجلد چاپ شده است و با جلد گالینگور و کیفیت صفحات مرغوب در 2356 صفحه گردآوری شده است.
همچنین متن کتاب به صورت کامل گردآوری شده است و سعی شده حتی یک کلمه حدف نشود.همچنین فهرست تصاویر کتاب به همران دو نمایه در انتهای کتاب آورده شده است.

کتاب یادداشت های امیر اسدالله علم

امیراسدلله علم
اسدالله خان عَلَم امیر قاینات مشهور به اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند - ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضاشاه پهلوی، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بوده‌است.
دسته بندی های کتاب یادداشت های امیر اسدالله علم
قسمت هایی از کتاب یادداشت های امیر اسدالله علم (لذت متن)
به استراحت و دیدن دوستان گذشت. شب منزل والا حضرت شاهدخت شمس مهمان بودم ... علیا حضرت ملکه پهلوی تشریف داشتند. نخست وزیر هم بود، موزیک ایرانی و خواننده ایرانی بود. چون یک ماه موزیک ایرانی نشنیده بودم بسیار خوش گذشت. شنبه 26 بهمن 1347

غروب کاخ نیاوران حضور والا حضرت همایون ولیعهد رسیدم. با والا حضرت فرحناز شام می خوردند. سر شام آن ها شرکت کردم، یک ویسکی خوردم. چند دقیقه خوشی به من گذشت. هر دو بچه ها مرا دوست می دارند. من هم واقعا به آن ها علاقمند هستم. وقتی اعلیحضرت تشریف ندارند، یکی از دلخوشی های من دیدن مرتب بچه های شاهنشاه است. ماشالله باهوش و با استعداد هستند. خداوند به آن ها سعادت ارزانی کند. پدر خوب و خوش قلب و انسانی دارند، دلیلی ندارد که آنها سعادتمند نشوند. علیرضا در سنت موریتز با شاهنشاه است، چون مدرسه ندارد.

...با اینکه امروز ده ساعت کار کرده ام و حالا که نصف شب است می خوابم، هرچه حساب می کنم فقط ده دقیقه به کار صحیح مردم رسیده ام و آن ترتیب دادن آب آشامیدنی مردم زلزله زده خضری است، که بالاخره موفق شدم ترتیبی بدهم تلمبه بر چا ه های حفر شده نصب شود. و الا با تانکر ممکن نبود مردم آب بگیرند، چون تانکرها یخ می زد. وای که طبقه حاکمه چقدر فاسد و پلید است و چگونه انسان را تحمیق می کند، و وقت انسان بی نتیجه به این شیطنت ها و پدرسوختگی ها صرف می شود.