رمانی خارق العاده.
این صفحات، دراما و شور زندگی یک انسان در مواجهه با تردیدها و هراس هایش را آشکار می کند.
شرحی درخشان از یک عمر پژوهش آکادمیک و علمی.
ولی این بار چیز زیادی نمی دید، زیرا افکارش در اندرونش سیر می کرد. به استثنای «لایل» و «براون» و «یارل» و معدودی دیگر از دوستان دانشمندش، خود را از تمام زندگی اجتماعی دور نگه داشت.
چنان که پدرش یادآور شده بود، ماه فوریه ی آینده، سی ساله می شد، دیگر جوان نبود. اگر ازدواج نمی کرد و فرزندی نمی آورد، دودمان «داروین» که به هزار و پانصد نفر بالغ بود، به پایان می رسید.
این وظیفه ای دستوری نبود؛ ولی از وجود خانواده ی پرجمعیت خودش و خانواده ی «وج وود» و «منسلو» بسیار شادمان بود. ازدواج کردن، داشتن یک خانه و چند فرزند، روال معمول زندگی بود. او هم یک مرد معمولی بود.
داستان بزرگترین کشف بشر، موضوع تکامل یا فرگشت
اگه واقعا عاشق زیست شناسی و نیروهای حاکم بر طبیعت و ماجراجو هستید این کتاب رو از دست ندید😉
من این کتاب رو خوندم و خیلی دوستش دارم😍😍