داستان بلند “دستفروش مترو” ،حاصل یاداشت های روزانه ی شخصی بنام محمود قربانی است که توسط همسرش جمع آوری و به صورت داستان نوشته میشود . محمود قربانی دانش آموز متوسط ورو به پایین رشته ریاضی – فیزیک با معدل ده صاحب دیپلم میشود با آنکه علاقه ی زیادی به ادبیات داستانی و نمایشنامه دارد ، برای امرارمعاش ، تن به فروش مسواک ، نقشه جهانگردی،خمیردندان ، باطری ،هدفون …درمترومیدهد وبا خروج از خانه ی پدری برای نوشتن ، با وساطت عمویش کاظم ، درگاراژباربری “حاج آقا حاملی ” اتاقکی بیست متری ساکن میشود تا دوراز اغیار، فیلم نامه اش را بنویسد . داستان در سه فصل که فصل دوم شامل سی ونه قسمت است ، نوشته ومدت زمان دوازه سال را پوشش میدهد . درواقع ، داستان از یک مهمانی دوستانه شروع میشود ، درحالی که خانم خانه داستانی را که نوشته میدهد به شوهرش که به علت شکستگی پا درخانه مانده بخواند و نظربدهد . درحقیقت خواننده با شوهر آن خانم ، داستان را میخواند ودرپایان که شروع مهمانی است ، خواننده متوجه می شود که محمود قربانی ، همان مردی ست که پایش شکستته و زن نیزهمان خانم مهتاب عاطفی منشی تهیه کننده سینماست که بارها شاهد رد شدن فیلم نامه های محمود قربانی ازیک طرف وازطرف دیگر شاهد وسائل وابزار دستفروشی اودردفتر کار شکیبا تهیه کننده ی بزرگ بوده درزمانی که اجازه ی ملاقات با شکیبا برای او فراهم می شده است . این داستان بلند صدو نود یک صفحه ای، داستانی سر راست ،معاصر، بی ادعا با ساخت آشنا ، زبان ساده وبدون کارکرد افقی وعمودی زبان ، روایت و با قراری که با خواننده می گذارد تا به آخر وفادار باقی میماند . کنش داستانی ،مخصوصا شرایط دستفروشان درمترو،رفافت ها ورقابت ها،همدلی ها وهم پوشانی ها ، واکنش مسئولان ونگهبابان مترو،ماموران شهرداری،ممنوعیت حضوراین گروه از اقشار آسیب پذیرجامعه درمترو،معلولان،کهنسالان وبه ویژه نوجوانان … متن را بسوی نقد جامعه شناختی و بی کاری پنهان نیروی مولد و فاقد تخصص … سوق میدهد .
کتاب دستفروش مترو