1. خانه
  2. /
  3. کتاب آواز خاک

کتاب آواز خاک

نویسنده: منوچهر آتشی
3 از 1 رأی

کتاب آواز خاک

Avaz Khak
انتشارات: نگاه
ناموجود
20000
معرفی کتاب آواز خاک
"آواز خاک" مجموعه ی شعری است به قلم "منوچهر آتشی" که در صد و هشتاد و دو صفحه توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. "منوچهر آتشی" که از مترجمان و شاعران ایرانی معاصر است، انتشار اشعارش را در دهه ی سوم زندگی اش آغاز کرد و دیری نپایید که به سبب کیفیت اشعارش، در زمره ی شاعران برجسته ی معاصر قرار گرفت. از وی علاوه بر چندین مجموعه ی شعر درخشان و خواندنی، آثاری نیز به فارسی ترجمه شده است چرا که "منوچهر آتشی" از فارغ التحصیلان رشته ی زبان و ادبیات انگلیسی بود.
از جمله مواردی که شعر "منوچهر آتشی" را خواندنی کرده و او را به یک شاعر درجه ی یک معاصر تبدیل می کند، تصویرسازی های کم نظیر وی و پیوندی است که میان عواطف اشعار کلاسیک و عینیت شعر مدرن برقرار کرده است. تخیل و شاعرانگی "منوچهر آتشی" آن چنان متمایز و برجسته بود که به ندرت می توان نظیری برای ترکیب های کوتاهی که از واژه ها می ساخت و رنگ شعر به آن ها می زد، پیدا کرد. در این تخیل، ژرفای فلسفه ی "منوچهر آتشی" و ارتفاع شاعرانگی اش به چشم می خورد که هر دو از استانداردهای بالایی برخوردار هستند. وی از جمله شاعرانی است که توانست راه خودش را در شعر مدرن و معاصر پیدا کند؛ آنچه او در طبیعت جنوبی و آزاد به آن دست پیدا می کند، شکلی است از یک تندخویی و درشتی غریزی که تنها مختص اوست و از قلم او بر جان شعر شلاق می زند. این خشونت و لطافت در کنار هم، او را از دیگر شاعران عصر خود متمایز می کند و لحن حماسی ویژه ای به اشعارش می دهد.
درباره منوچهر آتشی
درباره منوچهر آتشی
منوچهر آتشی (۲ مهر ۱۳۱۰، دهرود شهرستان دشتستان استان بوشهر - ۲۹ آبان ۱۳۸۴، تهران) شاعر و مترجم معاصر ایرانی بود.منوچهر آتشی در اواخر دههٔ ۳۰ با آهنگ دیگر در شعر معاصر به تجربه ای تازه دست می زند. او با کشف و شهود در طبیعت جنوبی و وحشی به نوعی خشونت غریزی در شعر دست می یابد. اما آنچه خشونت شعری آتشی را از عنصر خشونت آشفته و غیرمنسجم برخی از شاعران قبل و بعد از خودش (مثلا از نصرت رحمانی یا کیومرث منشی زاده) متمایز می کند به جز حضور «جنوب»، لحن حماسی آن است.وی در ۲۹ آبان ۱۳۸۴ بر اثر ایست قلبی در سن ۷۴ سالگی در بیمارستان سینا تهران درگذشت و در بندر بوشهر به خاک سپرده شد. وی چند روز قبل از مرگش در مراسم چهره های ماندگار به عنوان چهره ماندگار ادبیات معرفی شده بود
قسمت هایی از کتاب آواز خاک

تو مثل لاله ی پیش از طلوع دامنه ها/ که سر به صخره می گذارد ،/ غریبی و پاکی/ تو را ز وحشت طوفان به سینه می فشرم/ عجب سعادت غمناکی!

این ابرهای سوخته سوگوار/ تابوت آفتاب را به کجا می برند ؟/ این بادهای تشنه هار و حریص وار/ دنبال آبگون سراب کدام باغ/ پای حصارهای افق سینه می درند ؟/ اکنون درخت لخت کویر/ پایان ناامیدی/ و آغاز خستگی کدامین مسافر است ؟/ مرغان رهگذر/ مرگ کدام قاصد گمگشته را/ از جاده های پرت به قریه می آورند ؟/ ای شب ! به من بگو/ اکنون ستاره ها/ نجواگران مرثیه عشق کیستند/ هنگام عصر بر سر دیوار باغ ما/ باز آن دو مرغ خسته چرا می گریستند ؟

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب آواز خاک" ثبت می‌کند