کتاب «کلیها» نوشته هیلاری استنیلند، کاوشی مفصل درباره یکی از موضوعات اصلی متافیزیک است: مسئله کلیات که بررسی جامعی از ماهیت و وجود کلیات ارائه می دهد و بینشهایی را در مورد دیدگاههای مختلف فلسفی در مورد این موضوع مطرح کرده است. نویسنده ابتدا با معرفی مسئله کلیات شروع میکند که به این موضوع مربوط میشود که چگونه چیزهای خاص مختلف میتوانند ویژگیهای یکسانی داشته باشند. به عنوان مثال، چگونه میتوان اشیای مختلف قرمز را «قرمز» در نظر گرفت؟ این مسئله از زمان افلاطون و ارسطو یک موضوع اصلی در متافیزیک بوده است. بهطور واضحتر، مسئله کلیات عبارت است از اینکه چگونه میتوان از وجودهای منفرد که هرکدام به نحو خاص خود قرمز هستند، مفهوم کلی قرمز را انتزاع کرد و به آنها اطلاق کرد؟ دو دیدگاه متقابلی که ابتدا نویسنده در کتاب مورد بررسی قرار داده است نومینالیسم و رئالیسم است. به عقیدۀ رئالیستها کلیها موجودیتهای واقعی در اشیا هستند که مستقل از موجودیتهای منفرد وجود دارند و منشا انتزاع کلی می شوند. در مقابل به بیان نومینالیستها، مفاهیم کلی صرفا نامها و برچسبهایی هستند که انسان برای طبقهبندی اشیاء مشابه استفاده میکند. فصل دیگر از کتاب به مفهومگرایی اختصاص یافته است، حالتی میانی بین رئالیسم و نومینالیسم. مفهومگرایان بر این باورند که کلیات وجود دارند، اما فقط به عنوان مفاهیم در ذهن و نه بهعنوان موجودیتهای مستقل. این دیدگاه تلاش میکند تا وجود کلیات را با ماهیت ذهنی ادراک انسانی آشتی دهد. این کتاب همچنین به بررسی وضعیت هستیشناختی کلیات میپردازد و بررسی میکند که آیا آنها به همان شیوه اشیای خاص وجود دارند یا به شیوهای متفاوت و انتزاعیتر. نویسنده استدلالهای مختلف له و علیه وجود کلیات را تحلیل میکند و در تلاش است تا یک نمای کلی متعادل و بیطرف از بحث ارائه دهد. درنهایت نیز، نویسنده به بحث در مورد اهمیت نزاع کلیات برای دیگر حوزههای فلسفه مانند معرفتشناسی، منطق و زبان پرداخته است.
کتاب کلی ها