با استشمام بوی الکل، چشمانم را باز کردم اول همه چیز را تار دیدم اما بعد از دقایقی پلک زدن، دیدم بهتر شد . دیوارهای سفید و بوی الکل، نشانه ی آن بود که در بیمارستان هستم .. چند لحظه ای طول کشید تا همه چیز را به خاطر بیاورم ، آتش سوزی و بوی گوشت سوخته ...
ارزش خرید داره👌
👏👏👏 خیلی رمان غیر قتبل پیشبینی بود💥💞
بهتر از خیلی از رمانای بازاری بود👌👌👌
خیلی رمان جالب و متفاوتی بود، من قبلا ایم کتاب رو خوندم