حکومت ایلخانی که به دست هلاکو، در نیمة قرن هفتم ه . شکل گرفت، تجربة جدیدی برای ایرانیان محسوب میشد که از تحولات پس از جهانگشایی مغولها ناشی شده بود. از این روی، طبیعی مینمود که ساختار سیاسی اقتصادی حاکم بر امپراتوری مغول را برای ادارة ایران در نظر داشته باشد. چنین ساختاری که با رویکرد گریز از مرکز به جامعه و اقتصاد مینگریست با شرایط جامعة ایرانی سازگاری نداشت. به همین دلیل آنها اجرای امور سیاسی و اقتصادی را به دیوان سالاران ایرانی سپردند و به واسطة آنها به برقراری روابط متقابل با مردم پرداختند. مشکلات برونمرزی نیز در این رویکرد جدید ایلخانان به اقتصاد و سیاست موثر افتاد و در جهت تامین نیازها و ضرورتهای سیاسی و اقتصادی هرچه بیشتر بر عناصر ایرانی تکیه کردند. توجه به تجارت و صناعت و آبادانی شهرها نیز در همین جهت مورد توجه ایلخانان قرار گرفت. گذشت زمان و آشنایی مغولها با نمودهای زندگی شهری نیز در این واقعیتپذیری و حمایت ایلخانان از اقتصاد شهری تاثیر زیادی داشت. نگارنده در کتاب حاضر، با در نظر داشتن تاثیر دوران هجوم مغول بر چگونگی ساختار حیات شهری عصر ایلخانان، میان دورة هجوم و عصر حکومتگری مغولها فرق میگذارد و وجوه سیاست اقتصاد را در پرتو ملاحظات خاص عهد ایلخانان بررسی مینماید.
کتاب شهر سیاست و اقتصاد در عهد ایلخانان