"اوریدیس" اثر ژان آنوئی یک بازخوانی مدرن از اسطوره اورفئوس و اوریدیک است که در آن به بررسی عمیقتر موضوعات عشق، مرگ، سرنوشت و شکنندگی انسانی پرداخته میشود. این نمایشنامه که در سال 1941 نوشته شده، ضمن حفظ هسته مرکزی اسطورهای، دیدگاههای فلسفی و اگزیستانسیالیستی نویسنده را در دل خود جای داده است. در این نسخه، آنوئی به جای تأکید بر قهرمانی و عظمت اسطوره، به جزییات احساسی و انسانی شخصیتها پرداخته و نمایشنامهای ایجاد کرده که با تنشهای درونی و انتخابهای اخلاقی شخصیتها، عمق و واقعگرایی بیشتری را به داستان میبخشد. نمایشنامه "اوریدیس" در دنیایی تیره و مینیمالیستی جریان دارد و داستان عشق بین اورفئوس، موسیقیدانی برجسته، و اوریدیک، همسر او را روایت میکند. اوریدیک بر اثر مرگ به دنیای زیرین برده میشود و اورفئوس که نمیتواند با این از دست دادن کنار بیاید، به دنیای مردگان میرود تا اوریدیک را نجات دهد. تنها شرط برای نجات او این است که اورفئوس تا زمانی که هر دو به دنیای زندهها نرسند، به اوریدیک نگاه نکند. اما در لحظهای از ضعف، اورفئوس به او نگاه میکند و اوریدیک برای همیشه از دست میرود. این نمایشنامه بیشتر بر مبارزات درونی اورفئوس و اوریدیک تأکید دارد تا بر جنبههای اسطورهای و قهرمانانه داستان. در نسخه آنوئی، اوریدیک به جای اینکه به عنوان یک قربانی منفعل ظاهر شود، به عنوان زنی فعال که در برابر سرنوشت خود مقاومت میکند، به تصویر کشیده میشود. یکی از مهمترین موضوعات "اوریدیس"، عشق و از دست دادن است. این نمایشنامه نشان میدهد که حتی عواطف بزرگ نیز تحت تأثیر ضعفهای انسانی قرار میگیرند. در اینجا، اورفئوس نه به عنوان قهرمانی بینقص، بلکه به عنوان مردی ضعیف و معیوب نشان داده میشود که در برابر سرنوشت ناتوان است. همچنین، نمایشنامه به بررسی مفهوم مرگ و سرنوشت پرداخته و این ایده را مطرح میکند که مرگ نیرویی است که هرگز نمیتوان آن را نادیده گرفت، حتی اگر انسانها بخواهند بر آن غلبه کنند. موضوع تنش بین ایدهآل و واقعیت نیز در نمایشنامه مطرح میشود. عشق اورفئوس به اوریدیک یکی از بزرگترین ایدهآلهای انسانی است، اما در نهایت در برابر ضعفهای انسانی شکسته میشود. این تضاد بین آرزوهای انسانی و محدودیتهای آنها در برابر نیروهای بزرگتر، یکی از محورهای اصلی داستان است. "اوریدیس" ژان آنوئی، با نگاهی وجودی و فلسفی به اسطورهای کلاسیک، روایتی جدید و تکاندهنده از عشق، از دست دادن و سرنوشت ارائه میدهد. برخلاف نسخههای سنتی که بر عظمت و قهرمانی تأکید دارند، آنوئی شخصیتها را بهطور عمیقتر و انسانیتر بررسی میکند و به این ترتیب نمایشنامهای خلق میکند که از جنبههای احساسی و فلسفی این اسطوره پرده برمیدارد. این نمایشنامه دعوتی است برای تفکر در مورد ماهیت زندگی، روابط انسانی و مبارزات درونی که هر فرد در برابر نیروهای اجتنابناپذیر سرنوشت تجربه میکند.
درباره ژان آنوئی
ژان آنوئی (به فرانسوی: Jean Anouilh) (نام کامل: ژان ماری لوسیَن پیِر آنوئی (Jean Marie Lucien Pierre Anouilh)) (زادهٔ ۲۳ ژوئن ۱۹۱۰ در بوردو — ۷ اکتبر ۱۹۸۷ در لوزان) دراماتورژ و فیلمنامهنویس قرن بیستم میلادی اهل فرانسه است.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟