1. خانه
  2. /
  3. کتاب چگونه گفتگوی علمی برگزار کنیم؟

کتاب چگونه گفتگوی علمی برگزار کنیم؟

3.5 از 1 رأی

کتاب چگونه گفتگوی علمی برگزار کنیم؟

گفتگوهایی با اوژن یونسکو، ساموئل بکت، ژان-لویی بارو درباره آثارشان
Conversations
انتشارات: قطره
ناموجود
13000
درباره احمد کامیابی
درباره احمد کامیابی
احمد کامیابی مسک (زادهٔ ۱۳۲۲ در خوسف) نویسنده و مترجم و استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او در سال ۱۳۲۲ درخوسف، نزدیک بیرجند در جنوب خراسان زاده شد. کودکی را در شهر درخش در ۶۰ کیلومتری بیرجند سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان داریوش درخش و دبستان حکیم نزاری بیرجند به اتمام رساند. سپس در دبیرستان پرویز و مدرسه شوکتیه بیرجند به تحصیل پرداخت و وارد دانشسرای مقدماتی همان‌جا شد. سال دوم را در دانشسرای مشهد گذراند. در ۱۸ سالگی آموزگار آموزش و پرورش در ایستگاه راه‌آهن بکران میان شاهرود و سبزوار شد. به سبب کم سالی و بر خلاف میل باطنی با خدمت ۷ سال در شهرستان از خدمت سربازی معاف شد. از ۱۸ سالگی در دبیرستان‌های شاهرود در سیکل دوم تدریس می‌کرد و شاگردانش از او مسن تر بودند. همزمان با تدریس، نمایشنامه می‌نوشت و برای دانش‌آموزان دبیرستان اجرا می‌کرد.
برنامه‌های پیش‌آهنگی و کوهنوردی برای بچه‌ها ترتیب و در همان زمان به تحصیلاتش ادامه می‌داد. تا دو سال دیپلم طبیعی گرفت. در سال ۱۳۴۶ وارد دانشکده ادبیات مشهد شد و این هم برخلاف میلش بود، چون می‌خواست بازیگر و هنرمند شود. اما چون از دوران کودکی در ده به بازی و کارگردانی شبیه و تعزیه می‌پرداخت به تئاتر هم علاقه‌مند بود و در مشهد همزمان تحصیل در دانشکده در کلاسی که از طرف وزارت فرهنگ و هنر تشکیل شده بود شرکت می‌کرد. در آنجا استادی داشت به نام محمدعلی لطفی و از همین طریق با بسیاری از بازیگران آن دوره در مشهد آشنا شد. در دانشکده نیز روی تئاتر پژوهش می‌کرد و نخستین رساله لیسانس خود را در تئاتر سارتر گذراند. سپس در فوق لیسانس رشته ادبیات فرانسه در دانشگاه تهران پذیرفته شد. آنجا هم نمایشنامه‌های سارتر و کامو و داستان‌های آنتوان دو سنت اگزوپری را پژوهید. نمایشنامه در جستجوی دوست را بر اساس شازده کوچولو در سال دوم دانشگاه برای اجرا تنظیم و ترجمه کرد که بعدها در پاریس در دانشگاه سوربون و در سالن شماره یک سازمان فرهنگی یونسکو روی صحنه برد.
قسمت هایی از کتاب چگونه گفتگوی علمی برگزار کنیم؟

در سالن انتظار هتل منتظر بکت بودم که مردی از در کافه وارد شد، از کنارم گذشت و در وسط سالن انتظار توقف کرد. بنظر می رسید که در جستجوی کسی است. درست هنگامیکه بطرف من برگشت، حدسی را که زده بودم تأیید شد: بله خود او بود. در آن لحظه، از اینکه می دیدم هیچ شباهتی به عکسهایی که معمولا از او در کتابها و مطبوعات چاپ می شود ندارد، دچار تعجب شدم. کشیده اندام و برافراشته، صورتی تقریبا بدون چین و چروک، چشمهایی روشن، نگاهی نافذ با پرتوی پر از مهر و این، با تصوری که آدمی می تواند از مرد کهنسالی که بیشتر از هشتاد سال از عمرش گذشته است، در ذهن داشته باشد مطابقت نمی کرد. بکت بطرف میز مرمرینی که کنار پنجره مشرف به بلوار "سن ژاک" قرار داشت، رفت. برایم توضیح داد که از سالها پیش عادت داشته است دوستدارانش را به این محل دعوت کند، زیرا دوست می داشت همیشه در کنار همین میز مرمرین بنشیند. ضمن توضیح این نکته دستهایش را روی مرمر کشید و تکرار کرد که چقدر این محل و بویژه این میز (۲) را دوست دارد.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب چگونه گفتگوی علمی برگزار کنیم؟" ثبت می‌کند