شاید نوشتن درباره شهرت و آوازه نویسنده ای چون «جبران خلیل جبران» کاری عبث باشد چرا که دست کم در ایران، کتاب خوان و کتاب نخوان او را خوب می شناسد و حتی اگر کتاب کاملی را از او نخوانده باشد، جمله ای یا حکایتی از وی را در گوشه ای از مجله و روزنامه ای خوانده است. کتاب های جبران خلیل جبران، از آن دست آثاری هستند که در بازار به وفور یافت می شوند و در قطع ها و اشکال متفاوت عرضه شده اند. بعضی ها او را مجنون می دانند و بعضی ها گستاخ و بی پروایش می خوانند. عده ای هم معتقدند او یک فیلسوف اخلاق است. البته همه اینها اغراق است. خلیل جبران بیشتر شعر می گفت و نقاشی می کشید. او در نوشتن یا سرودن حکایات و پندها و آموزه های اخلاقی چیره دست است و نگاه انسانی و معنوی اش باعث شده تا قاپ مخاطبان ایرانی را هم بدزدد. حالا هم که سالها از مرگش می گذرد، همچنان کتاب هایش پرفروش و جمله ها و نقل قول هایش شنیدنی هستند. مضامین تقدیر، عشق، غم، شادی، گناه، عدالت، خشونت، فقر، بیداری و تولد در نوشته های خلیل جبران به وفور به چشم می خورند. شاید خیلی از نویسندگان و شاعران درباره این موضوعات قلم زده باشند اما راز موفقیت کتاب های او در این است که حرف هایش را در عین سادگی و ظرافت با تلمیحات و کنایات و حکایاتی خواندنی همراه می کند.
حتما می دانید که او لبنانی الاصل بوده و دوران کودکی سخت و مشقت باری را گذرانده است و بعد از مهاجرت به آمریکا در سنین نوجوانی استعدادش شکوفا شده و نوشتن را آغاز کرده و استعداد نقاشی و شاعری و هزار و یک هنر دیگر را از خود نشان داده است. این کتاب که با طراحی مناسب و وزنی سبک به چاپ رسیده، مطلوب آنهایی است که شیفته مطالعه در وسایل نقلیه عمومی مانند مترو و اتوبوس هستند. حکایت ها و نوشتارهای کوتاه مندرج در این اثر از کتاب های «دیوانه» و «ماسه و کف» جبران خلیل جبران ترجمه شده است.
کتاب آیا آدم ندید؟