کتاب و باز هم سفر

Va Baz Ham Safar
  • 15 % تخفیف
    285,000 | 242,250 تومان
  • موجود
  • انتشارات: افق افق
    نویسنده:
کد کتاب : 24652
شابک : 978-6003532342
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 392
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : 9 اردیبهشت

معرفی کتاب و باز هم سفر اثر ناصر یوسفی

و باز هم سفر رمانی فارسی از ناصر یوسفی در حوزهٔ ادبیات کودک و نوجوان است که اواخر سال ۱۳۹۵ از سوی نشر افق منتشر شد و تا سال ۱۳۹۹ به چاپ ششم رسید. این رمان حدود چهارصد صفحه دارد و از برگزیدگان انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نامزد نهایی جایزهٔ هدهد سفید است.

این رمان روایتی از سه نوجوان است که بر پایهٔ رسم کهن شهرشان، هر یک به سفری طولانی می‌روند و در مسیرشان با رویدادهای گوناگونی روبرو می‌شوند. یکی از آنها وارد شهری می‌شود که در آن شهروندان مطیع و قوانین کنترل‌گر، مانع هر گونه آزادی عمل و اندیشه هستند؛ دیگری با کولی‌ها همراه می‌شود و درمی‌یابد که زندگی می‌تواند راه‌ورسم‌های گوناگونی داشته باشد؛ نوجوان سوم به باغی می‌رسد و برخی رویدادها از جمله رفتار دلنشین پیرمردی که در باغ روزگار می‌گذراند، او را در اولین مقصد خود ماندگار می‌کند. از درون‌مایه‌های داستان می‌توان به زندگی در جامعه‌ای یکدست در برابر زندگی در جامعه‌ای متنوع و همچنین تأکید بر فرزانگی و تجربه‌اندوزی اشاره کرد. رمان از سوی چند منتقد از جمله محبوبه نجف‌خانی، مترجم آثار کودک و نوجوان، و محمد قزلباش، منتقد ادبی، مورد نقد قرار گرفته‌است. جملات تفکربرانگیز و تأکید بر خودشناسی و توجه به محیط پیرامون از نقاط قوت این رمان هستند. از طرف دیگر، منتقدان به تعلیق کند رمان، حاکم‌بودن نگاه قراردادی و ترویج عناصر فرهنگی خاص به‌عنوان نقاط ضعف رمان اشاره کرده‌اند.

کتاب و باز هم سفر

ناصر یوسفی
ناصر یوسفی (متولد ۱۳۴۶) نویسنده کتاب‌های کودکان و نوجوانان است. او دکتری آموزش‌وپرورش دارد و مشاور چند نهاد بین‌الملی از جمله یونیسف، کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، یونسکو و شورای جهانی جمعیت بوده‌است. یوسفی مدیریت مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا را بر عهده دارد.
قسمت هایی از کتاب و باز هم سفر (لذت متن)
شوکا روزهای زیادی تک و تنها در جاده بود. با خوشحالی راه می رفت. به همه جا سر می کشید. با روستاییانی که می دید دوست می شد. پیش آن ها کار می کرد، در خانه های شان می خوابید و بعد به راه خود ادامه می داد. تقریبا فراموش کرده بود که چند روز در راه بود. به نظر می رسید حتی از یک ماه هم گذشته بود و...