1. خانه
  2. /
  3. کتاب شام مخصوص

کتاب شام مخصوص

نویسنده: هرمان کخ
3.9 از 1 رأی

کتاب شام مخصوص

The Dinner
انتشارات: ستاک
ناموجود
25000
معرفی کتاب شام مخصوص
کتاب «شام مخصوص» رمانی نوشته ی «هرمان کخ» است که نخستین بار در سال 2009 انتشار یافت. در یک بعد از ظهر تابستانی در آمستردام، دو زوج برای صرف شام در یک رستوران ملاقات می کنند. آن ها در کنار غذا خوردن، گفت و گویی مودبانه را پیش می برند—در مورد کسالت های کار و اتفاقات رقم خورده در تعطیلات. اما در پشت این کلمات توخالی، مسائلی پرتنش و تشویش آور نهفته است که باید بر زبان آورده شود، و با هر لبخند مصنوعی و هر حرف تازه، چاقوها تیزتر از گذشته می شود. هر زوج، یک پسر پانزده ساله دارد. سرنوشت این دو پسر به خاطر نقش آن ها در رویدادی ناگوار، به هم گره خورده است. کتاب «شام مخصوص» با پرداختن به مسائل مختلف—از هنجارهای تربیت فرزند گرفته تا جنبه های متظاهرانه ی جامعه و سوگیری های سیاسی، از نیمه ی تاریک جامعه ای متمدن پرده برمی دارد و از هر کدام از ما می پرسد که در مواجهه با تراژدی های غیر قابل تصور چه خواهیم کرد.
درباره هرمان کخ
درباره هرمان کخ
هرمان کخ (متولد 5 سپتامبر 1953) نویسنده و بازیگر هلندی است. او داستان های کوتاه، رمان و ستون هایی در مجلات نگاشته است. رمان پرفروش او شام مخصوص (2009) به 21 زبان ترجمه شده است. او برای رادیو، تلویزیون و سینما بازیگری کرده است.
ویژگی های کتاب شام مخصوص
  • نامزد مدال اندرو کارنگی سال 2014
  • از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز
نکوداشت های کتاب شام مخصوص

یک «دختر گشمده» اروپایی.

Wall Street Journal

داستانی پرتعلیق و بسیار جنجال برانگیز درباره ی دو خانواده.

Amazon

جذاب و بسیار خواندنی.

New York Times
قسمت هایی از کتاب شام مخصوص

باید بگویم که این اواخر از این که در خانه ی خودم، در سالن، روی مبل نشسته باشم ترس برم می داشت. ترسم ناشی از حسی بود که نسبت به افراد دیگر در شرایط مشابه به خودم داشتم. این که صدها نفر دیگر مثل من در خانه شان روی مبل دراز کشیده اند. بیشتر وقت ها در تاریکی به این فکر می کردم که حالا که همه ی آدم ها در خانه شان هستند، چه اتفاقی می افتد.

از جایی که روی مبل دراز کشیده بودم نمی توانستم کسی را ببینم چون بوته های سبزی جلوی پنجره بودند؛ ولی همین حس که پشت این بوته ها، خانه های دیگری بودند و پشت پنجره های دیگر هم آدم هایی مثل من دراز کشیده اند و یا نشسته اند، حس خفقان خاصی را به من منتقل می کرد. باید بگویم از مردم و یا بهتر بگویم آدم ها ترس نداشتم. از داشتن شرایط مشابه هراس داشتم.

ما برای خوردن شام به رستورانی مخصوص رفتیم. اینجا نمی خواهم اسمی از رستوران ببرم برای این که از فردا همه ی مردم هجوم خواهند آورد تا ما را از نزدیک ببینند. چون شاید فکر بکنند ما هنوز هم به آنجا می رویم، ولی باید بگویم که ما دیگر هیچ وقت به آنجا نمی رویم. سرژه این رستوران را رزرو کرده بود. رزرو رستوران کار همیشگی او بود. این رستوران از آن جاهایی بود که باید آن را از سه ماه پیش رزرو می کردید.

مقالات مرتبط با کتاب شام مخصوص
آشنایی با «راوی غیرقابل اعتماد» در داستان ها
آشنایی با «راوی غیرقابل اعتماد» در داستان ها
ادامه مقاله
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»

در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب شام مخصوص" ثبت می‌کند