1. خانه
  2. /
  3. کتاب رهایت می کنم

کتاب رهایت می کنم

نویسنده: کلر مکینتاش
4.1 از 1 رأی

کتاب رهایت می کنم

I Let You Go
انتشارات: میلکان
٪15
255000
216750
معرفی کتاب رهایت می کنم
در رمان رهایت می کنم، اولین اثر کلر مکینتاش، پسری 5ساله در حادثه ی رانندگی کشته می شود. بعد از این حادثه، نیروهای پلیس با پرونده ای حساس و خطیر روبه رو شده و زنی زندگی خود را در خلاءای پرنشدنی می یابد. در کسری از ثانیه، زندگی جنا گری، به کابوسی دردناک تبدیل می شود. تنها راه خلاصی او از این شرایط، ترک کردن همه چیز و آغازی دوباره است. جنا که امیدی به رهایی از این کابوس ندارد، به کلبه ای دوردست در ساحل ولش نقل مکان می کند؛ اما ترس ها، اندوه ها و خاطراتش از شبی جهنمی در ماه نوامبر، او را به این سادگی ها رها نخواهند کرد. با گذشت زمان و به آرامی، جنا کورسوهایی از خوشحالی را در آینده اش متصور می شود، اما گذشته اش دوباره به سراغش خواهد آمد و اتفاقاتی عجیب و سخت در پیش خواهد بود.
درباره کلر مکینتاش
درباره کلر مکینتاش
کلر مکینتاش، نویسنده ی انگلیسی است که سابقا به عنوان افسر پلیس فعالیت می کرده است. مکینتاش، مدرک خود در رشته های زبان فرانسوی و مدیریت را از دانشگاه رویال هالووی دریافت کرد و یک سال را در پاریس گذراند. او پس از فارغ التحصیلی به نیروی پلیس ملحق شد. کلر مکینتاش، پس از دوازده سال در سال 2011 نیروی پلیس را رک کرد و به نویسنده ای تمام وقت تبدیل گشت.
ویژگی های کتاب رهایت می کنم
  • برنده ی جایزه ی بهترین رمان جنایی تئاکستون سال 2016
نکوداشت های کتاب رهایت می کنم

بسیار شوکه کننده.

New York Times Book Review

با نگارشی هوشمندانه و زیرکانه.

Shelf Awareness

ممتاز.

Associated Press
قسمت هایی از کتاب رهایت می کنم

وقتی بیدار می شم، واسه یه لحظه نمی دونم این چه حسیه. همه چی همون جوریه و حالا همه چی عوض شده. قبل از این که حتی چشم هام رو باز کنم، سروصداهایی تو سرم می آد، مثل سروصدای مترو. اون جاس، داره مثل فیلم رنگی واسم پخش می شه که نمی تونم متوقفش کنم یا خفه ش کنم.

کف دستمو رو شقیقه ام فشار می دم، انگار فقط با نیروی فیزیکی می تونم تصویرها رو کنار بزنم ولی هنوز می آن، سریع و طولانی. انگار که سراغم نیان، فراموش شون می کنم. روی کابینت کناریم، ساعت زنگ دار برنجیه که ایو وقتی دانشگاه می رفتم، بهم هدیه داد و بهم گفت: "چون هیچ وقت به کنفرانس نمی رسی، وگرنه..." و شوکه می شم که می بینم ساعت ده و نیمه.

احمق بودم که فکـر می کردم می تونم از گـذشته فرار کنم. هر چقدرم تند فـرار کنم، هرچقدر هم دور برم، بـاز هیچ وقت نمی تونم ازش جـلو بیفتم.

مقالات مرتبط با کتاب رهایت می کنم
آشنایی با «راوی غیرقابل اعتماد» در داستان ها
آشنایی با «راوی غیرقابل اعتماد» در داستان ها
ادامه مقاله
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»

در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.

لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی
لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی

داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»

چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم
چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم

«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.

داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق
داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق

این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.

نظر کاربران در مورد "کتاب رهایت می کنم"
6 نظر تا این لحظه ثبت شده است

به شدت توصیه میشه👌

1403/01/29 | توسطنسرین ایزدی
0
|

در کل کتاب از دو بخش تشکیل شده، بخش اول کتاب با اینکه کشش خوبی داشت و اطناب هم نداشت اما معمولی بود چون از بحث پرونده دور شده بودیم. اما بخش دوم کتاب! شوکه میشی و دقیقا همونجایی تو داستان هست که دیگه نمیتونی کتاب رو زمین بذاری. کتاب در بخش جنایی خوب و کامل بود اما در بخش روانشناختی نه! گذشته‌ی افراد گفته نشده بود و چند موضوع کاملا رها شد. به نظرم پایان کتاب منطقی بود و راضی بودم.

1401/06/15 | توسطفاطمه رحیم زاده
5
|

داستان دو بخش داره بخش اول بد بخش دوم بدتر.نویسنده تو انتقال حس خیلی ناتوانه نه عشق میفهمیم نه تنفر نه درد نه رنج. اگه میخوان رمان جنایی بخونین بین خواندن این کتاب با نخواندنش، نخواندنش بهتون پیشنهاد میکنم.( نه هیجان انگیزه نه غیرقابل پیشبینی)

1401/04/17 | توسطمرتضی عنایت فرد
1
|

با اینکه ترجمه کتاب بده ، ولی مشکل اصلی این کتاب و کلا اکثر کتاب‌های نشر میلکان نداشتن یه ویراستاره . جملات بی سر و ته و نامفهومه طوری که مجبوری بعضی وقتها یه جمله یا پاراگراف رو چندبار بخونی شاید معنیشو متوجه بشی خود داستان خوبه ، اگه تا آخر فصل اول صبور باشید با شروع فصل دوم ، خوندنش هیجان انگیز می‌شه .

1401/01/09 | توسطنوید بهرام بیک
8
|

رمان خوبیه.

1399/04/30 | توسطکاربر سایت
0
|

فوق العاده عالی. قلم خانم مکینتاش با ترجمه نیلوفر بیات... توصیه میکنم حتما بخونین

1398/01/05 | توسطکاربر سایت
1
|