نقطه شروع هر بحث، گفتگو، جلسه با کارگاه آموزشی خوب و مناسب در زمینه نو آوری در مدل کسب و کار باید در کی مشترک از چیستی مدل کسب و کار باشد، ما نیاز به مفهومی از مدل کسب و کار داریم که هر کسی آن را درک کند و توصیف و بحث را تسهیل نماید. ما باید در مورد نقطه شروع و موضوع بحث به یک توافق دست یابیم. این مفهوم باید ساده، مناسب و به طور ذاتی قابل فهم بوده و در عین حال نباید پیچیدگی های نحوه عملکرد شرکت ها را بیش از حد ساده نماید. این موضوع مهم ترین چالشی است که بر سر راه ما قرار دارد.
باور ما این است که مدل کسب و کار را می توان به بهترین شکل ممکن از طریق نه جزء سازنده اساسی تشریح نمود. این نه جزء منطق چگونگی کسب درآمد یک شرکت را نشان می دهند. این اجزا، چهار حیطه اصلی یک کسب و کار را پوشش می دهند: مشتریان، ارزش پیشنهادی، زیرساخت و پایداری مالی، مدل کسب و کار، شبیه به طرحی کلی برای استراتژی عمل می کند تا استراتژی از طریق ساختارها، فرآیندها و سیستم های سازمانی پیاده سازی شود.
حال ما چگونه می توانیم به شکلی نظام مند این مدل های کسب و کار جدید و اثربخش را ابداع، طراحی و پیاده سازی نماییم؟ چگونه می توانیم مدل های قدیمی و غیر قابل استفاده را زیر سوال برده، به چالش کشیده و متحول کنیم؟ چگونه می توانیم ایده های بلند پروازانه را به مدل های کسب و کاری تبدیل کنیم که قاعده بازی را تغییر می دهند و وضع موجود یک صنعت را به چالش می کشند؟ چگونه می توانیم به عنوان یک شرکت در حال فعالیت، به مدل کسب و کار خود حیات مجددی دهیم؟ خلق مدل کسب و کار قصد دارد که به این سوالات پاسخ دهد.