” خانم تابیتا ” نام گربه ی پیری است که به همراه سه توله ی خود (ماپت، میتنز و تامس)، در یک خانه ی بسیار قدیمی که پر از موش های غول پیکر می باشد؛ زندگی می کند. اغلب اوقات زمانی که مادر مشغول انجام کاری است، بچه ها به دنبال درست کردن یک دردسر تازه و شیطنت هستند. خانم تابیتا، امروز می خواهد نان بپزد به همین خاطر برای جلوگیری از وقوع یک اتفاق تازه، تصمیم می گیرد بچه ها را در گنجه ای که گوشه ی آشپزخانه قرار دارد، زندانی کند تا با آرامش خیال به کارهای خود برسد. او ماپت و میتنز را به داخل گنجه می برد اما هر چقدر به دنبال تامس می گردد، نمی تواند او را پیدا کند. مادر بیچاره گریه کنان از ترس این که توله اش به دام موش ها افتاده باشد، شروع می کند به گشتن تمام قسمت های خانه، تا شاید بتواند او را پیدا کند. از آن جایی که مادر فراموش کرده در گنجه را ببندد؛ دو بچه گربه از آن جا بیرون می آیند. آنها یک راست به سراغ خمیر نان می روند تا با آن برای خود کلوچه درست کنند اما درست در همان لحظه بچه ها صدای در را می شنوند؛ انگار کسی در می زند، ماپت از ترس خود را داخل بشکه ی آرد می اندازد و میتنز هم با عجله به انبار شیر می رود و داخل یک کوزه ی خالی قدیمی پنهان می شود. مهمان دم در، کسی نیست جز “خانم ریبی” دخترعموی مادر گربه ها، که برای قرض گرفتن مقداری خمیر مایه به آن جا آمده است. مادر ماجرا را برای دخترعمویش تعریف می کند و آنها تصمیم می گیرند با کمک هم به دنبال بچه گربه ها بگردند… این کتاب با داشتن زبان ساده و تصاویر رنگی زیبا، می تواند برای مدتی کودکان را سرگرم کند و از آن جایی که در اندازه ی جیبی تهیه شده است، می توانند به راحتی آن را با خود به هر جایی ببرند.
کتاب قصه ی ساموئل سیبیل یا رولت مربایی