در این بازی سیاسی شده، به جای نام اشیاء پرندگان و انسانها و شخصیت های سیاسی و اجتماعی نام برده می شدند و اگر کسی از بازیکنان برای شخصیتی متفور، مطرود پا منصوب شده انگشت بلند می کرد و می گفت دیراه بشدت تک میخوردا چند شخصیتی که من به دلیل تا آشنایی و شاید هم پیروی نکردن از احکاما حزنی به خاطرشان کنکهای فراوانی خوردم تروتسکی، کائونسکی، برنشتاین، بوخارین و با کوسین بودند؛ اینها چه کسانی بودند و چراید معرفی شده بودند و چرا ما باید از آن ها ندمان می آید. هیچ معلوم نبودا در آن جلسات بحث و انتقاد هیچ کس درباره آنها حرفی نزده و سخنی نگفته بود، نمی دانستیم آنها چه گفته اند و چه نوشته اند و چرا نباید به طریقی عقلانی و منطقی با آن ها و نظرانشان آشنا شد؟
در جامعه هایی نظیر جامعه ما، که در آن همه آموزش ها، خواه مرادها مذهبی و آموزه های اخلاقی با داوری ها و ارزش گذاری ها دارای چنین کیفیتی هستند، ماختار ذهنی انسان ها که تعیین کننده شبونه رفتاری آنهاست دچار اختلال و ناهماهنگی می شود که پیامد محتوم دهشت بار آن مناسبات ناسالم و تعصب میز اجتماعی است
ذهنیتی که هرگز در مردمی که در جوامع غیر سنتی می زیند پدید نمی آید، آنانی که راهبرشان عقلات است و سنجه خرد، ملاک و میزان رفتارشان در دوستی ها و دشمنی ها و عشق و نفرت. مثالی بزنم: پل سوئیزی در چنین جو و حال و هوای خرد آمیزی پرورش یافت.