1. خانه
  2. /
  3. کتاب برج غار

کتاب برج غار

4.5 از 1 رأی

کتاب برج غار

Borj Ghar
انتشارات: ناهید
٪15
190000
161500
معرفی کتاب برج غار
کتاب "برج غار" اثری است به اهتمام "علی صداقتی خیاط" که در زمره ی داستان های به نگارش درآمده برای کودکان به حساب می آید. این اثر دویست و چند صفحه ای که انتشارات ناهید آن را در اختیار مخاطبین قرار داده، مجموعه ای است که در آن دست نوشته های قابل تامل و کوتاهی از کودکان و نوجوانان چندین محله، از جمله شوش، مولوی، ناصرخسرو و دروازه غار به نگارش درآمده است. به عبارتی می توان گفت که داستان های این کتاب و تصاویر آن را کودکان کار و خیابان به وجود آورده اند.
ایده ی داستان های "برج غار" همانطور که "علی صداقتی خیاط" در پیشگفتار کتاب به آن اشاره کرده، پیرامون برجی می چرخد که فقط به چشم بچه ها دیده می شود و بزرگترهایی که کودکی خویش را از یاد برده اند، دیگر آن را نمی بینند. اما هر کودکی که برای چیزی تلاش می کند و خواسته اش با بن بست مواجه می شود، با دور زدن اطراف "برج غار"، نردبانی را می بیند و با آن از دیوار بالا می رود و بالاخره می تواند داخل آن برج را ببیند. چیزی درون "برج غار"، دل کودک را پر از شادی می کند؛ حدس می زنید که چه چیز باشد؟
این اثر، مجموعه ای است که به مخاطب برای درک بهتر آشوب های زندگی و تلخی سرنوشت کودکان کار و جوانان مهاجر و حاشیه نشین کمک می کند و با ایجاد دیدگاهی درونی به زندگی افرادی که در یک جامعه با آن ها زندگی می کنیم ، زمینه ی همدلی و آشنایی بیشتر با مشکلات دیگر اعضای جامعه را فراهم می کند.
درباره علی صداقتی خیاط
درباره علی صداقتی خیاط
علی صداقتی خیاط ملقب به «عمو خیاط» متولد ۱۳۲۵ در مشهد، نویسنده، فعال حقوق کودک و جامعه شناس ایرانی است. او سال‌های زیادی را صرف سوادآموزی به کودکان کار و خیابان و بازمانده از تحصیل نموده و مبتکر یک شیوه آموزشی جدید (به نام هنر خواندن و نوشتن) برای سوادآموزی به کودکان و بزرگسالان بازمانده از تحصیل است. وی دوران تحصیلات مقدماتی خود را در مشهد گذراند، و در رشته‌های جامعه‌شناسی و اقتصاد سیاسی در پاریس ادامه تحصیل داد.
در سال ۱۳۵۵ ازدواج کرده و سال ۱۳۵۶ به ایران بازگشت.
قسمت هایی از کتاب برج غار

یکی بود یکی نبود یک دختری بود که شب و روز به فکر مدرسه بود به مادرش گفت اجازه می دی برم مدرسه مادرش هم گفت تو که شناسنامه نداری خیلی ناراحت می شد و می گفت مگه دوستام شناسنامه دارند مادر می گفت آره آنها شناسنامه دارند می زد زیر گریه و می گفت خوب خودم شناسنامه درست می کنم و می برم مدرسه مادر می گفت چطوری دختره می گفت خوب نام و سن و فامیل خودم را می نویسم مادر بهش خندید و گفت به این آسونی نیست. دختره با ناراحتی رفت بیرون تا به برج غار رسید و نردبان را دید و از آن بالا رفت که دید آنجا خیلی شناسنامه است از خوشحالی خندید و پرید.

مقالات مرتبط با کتاب برج غار
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
ادامه مقاله
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»

در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم

نظر کاربران در مورد "کتاب برج غار"
3 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتاب متشکل از داستان‌های بچه‌های ۶ تا ۱۲ سال از محله‌های فقیرنشین تهران است، که هر داستان حدود ۸ خط است. ۲.کتاب چاپی نیست ،بلکه هر صفحه کتاب بصورت کپی است نه چاپ . ۳.این کتاب به شدت دارک هست ۴.درکل پیشنهاد میکنم‌.

1403/04/15 | توسطپیمان ظفریان
1
|

کتاب جالبی نبود نصفه گذاشتمش کنار

1400/12/29 | توسطسجاد - کاربر سایت
0
|

برای چه گروه سنی مناسب هستش؟

1399/09/30 | توسطخادم - کاربر سایت
3
|
پاسخ ها

کودک و نوجوان

1401/04/08|توسطکاربر سایت
0