کتاب به من می گند مک کنا

They call me McKenna
  • 7,000 تومان
  • تمام شد ، اما میاریمش 😏
  • انتشارات: نشر چشمه نشر چشمه
    نویسنده:
کد کتاب : 29006
مترجم :
شابک : 978-6002295972
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 39
سال انتشار شمسی : 1397
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب به من می گند مک کنا اثر دان شا

«به من می‌گند مک کنا» جلد دیگر از مجموعۀ «تجربه‌های کوتاه» است. این مجموعه سال‌ها پیش با هدف آشنا کردن مخاطبان فارسی زبان با داستان‌ها و نمایشنامه‌های برجستۀ جهان، زیر نظر حسن ملکی ترجمه و برای اولین بار منتشر شد. نشر چشمه این مجموعه را دوباره منتشر کرده است.
«به من می‌گند مک کنا» هفدهمین جلد این مجموعه است. با زندگی شلوغ و گرفتاری‌های امروزی، مخاطب شاید دیگر وقت و حوصلۀ خواندن رمان‌های حجیم و داستان‌های بلند را نداشته باشد. مجموعۀ کتاب‌های «تجربه‌های کوتاه» با در نظر گرفتن مخاطبانی از این دست منتشر شده است، چرا که این مجموعه همان‌طور که از اسمش پیداست، کتاب‌های کم حجم و کوچکی را دربرمی‌گیرد که ارزش ادبی و هنری دارند.
«به من می‌گن مک کنا» نمایشنامه‌ای نوشتۀ «دان شا» است. او یکی از نمایشنامه‌نویسان و فیلمنامه‌نویسان مطرح بریتانیایی است و به خاطر نوشتن فیلمنامه فیلم تلویزیونی «بمب‌افکن هریس» نامزد جایزه بفتا نیز شده است.
«به من می‌گند مک کنا» در یک اردوگاه نظامی می‌گذرد و شخصیت‌های آن همه سرباز هستند. زندگی این سربازها که هر کدام شخصیت ویژه‌ای دارند، به هم گره خورده است. سرباز تازه‌واردی به نام «مور» به این سربازان اضافه می‌شود که اعتقادات مذهبی سفت و سختی دارد. سربازان به این تازه وارد اهانت می‌کنند و «مک کنا» در برخورد با مور او را مجروح می‌کند. از همین جا مسیر دشوار مور در کنار این سربازان مشخص می‌شود. ماجراهای این نمایشنامه در گلاسکو و در فضایی سرد و خشک اتفاق می‌افتد و کل داستان در جوخۀ هولدینگ می‌گذرد. علاوه بر مک‌کنا و مور، این نمایشنامه شخصیت‌های دیگر هم به نام‌های داوو و باکر دارد. داوو جوانی نامنظم، آسان‌گیر و عاری از خباثت است و باکر جوانی درشت‌استخوان و کم‌هوش است. مور جوانی هیجده ساله و خوش‌قیافه است. مک کنا اهل گلاسکو، تیره‌پوست، چاق و قوی‌بنیه است و حالتی تهدیدکننده دارد.
نمایش در حالی آغاز می‌شود که داوو و باکر ورق بازی می‌کنند، بعد مور وارد می‌شود و سرانجام با ورود مک‌کنا او با مور درگیر می‌شود. مور سیگار نمی‌کشد و مک‌کنا می‌گوید از کسانی که سیگار نمی‌کشند، خوشم نمی‌آید. همین ماجرا باعث درگیری مک کنا با مور می‌شود.
داستان در همین فضا و با این چهار شخصیت پیش می‌رود. دان شاو به شکل استادانه‌ای لحن هر کدام از شخصیت‌ها را از کار درمی‌آورد. این نمایشنامه در ایران هم با بازی هومن سیدی به روی صحنه رفته است.
خواندن نمایشنامۀ کوتاه «به من می‌گند مک کنا» می‌تواند تجربه‌ای لذت‌بخش باشد آن هم در روزگاری که فرصت و فراغت اندک است.

کتاب به من می گند مک کنا

قسمت هایی از کتاب به من می گند مک کنا (لذت متن)
خواب گاهی در یک اردوگاه نظامی. تخت خواب های آهنی، کنار دیوارها، ردیف شده اند. در وسط اتاق یک بخاری هیزمی، که دودکش آن از سقف اتاق عبور کرده است. نور سرخ کم رنگی نشان می دهد که بخاری روشن است. داوو و باکر سرصبر و تفریحی (بیست و یک) بازی می کنند. داوو جوانی است نامنظم، سهل گیر، و کاملا خالی از خباثت و...