استاد موسیقی ( در حالی که با نوازندگانش صحبت می کند ) : بیایید! به این تالار داخل شوید، و کمی استراحت کنید تا او از راه رسد. استاد رقص ( در حالی که با رقاصّان صحبت می کند ) : شما نیز به اینجا بیایید! استاد موسیقی ( رو به شاگرد ) : آیا تمام کردی؟ شاگرد: بله. استاد موسیقی: بگذار ببینم.آفرین! خوب است. استاد رقص: آیا چیز تازه ای است؟ استاد موسیقی: بله. آهنگی است برای یک ترانه عاشقانه، که او را وادار کردم در همین جا، آن را بنویسد، تا آن که شخص موردنظرمان از خواب بیدار شود. استاد رقص: آیا می توان دید این موسیقی چگونه است؟ استاد موسیقی: زمانی که او به اینجا بیاید، شما آن را به همراه دیالوگ خواهید شنید. او به زودی به اینجا خواهد آمد. استاد رقص: کارهای من و شما، دیگر بی اهمیت نیستند... استاد موسیقی: درست می گویید. ما در اینجا، مردی یافته ایم که دقیقا باب میل من و شما است؛چیزی که در من و شما مشترک است، درآمد شیرینی است که موسیو ژوردن با آرزوهای بزرگی که برای رسیدن به نجابت و داشتن یک زندگی اشرافی در سر پیدا کرده است، به ما می پردازد. هم رقص شما، و هم موسیقی من، همواره در آرزوی این به سر می برند که تمام عالم، به او شباهت داشته باشد...! استاد رقص: نه کاملا! من خیلی مایل بودم که او بیشتر به شناخت خود نائل می آمد تا انجام دادن کارها و تمریناتی که ما به او می دهیم. استاد موسیقی: این حقیقت دارد که او این چیزها را به سختی درک می کند، امّا به هر حال، مبلغ خوبی برای آنها می پردازد؛و هنرهای ما اکنون بیش از هر چیز به این نیاز دارند تا به هر چیز دیگر.
اغلب ترجمهها خوب بود ولی ترجمۀ "طبیب پرنده و حسادت آقای کلافه" واقعاً بی نظیر بود.
فوق العاده زیبا باست
چرا تجدید چاپ نمیشه
لطفا موجود کنید مجموعه رو.
سلام جواب جدول چندکلمه میتونه باشه یه عالمه حرف بیربط نفرمایید
خوب بود،اما جواب سوالم را پیدا نکردم.