موضوع این نمایشنامه در میان سایر نمایشنامه های اجرا شده، به گونه ای بدیع و کم شمار می نماید. این اثر در یازده صحنه و در دو زمان گذشته و حال به رشته ی تحریر درآمده و به تاثیر جنگ و مهاجرت بر کانون خانواده از دید کودک می پردازد. آن چنان که برمی آید مهاجرت بیشتر از آنکه مسئله ای انتخابی باشد، تحمیلی است. دلایلی مثل جنگ و فشارهای اجتماعی سبب می شود تا چنان که شفیعی کدکنی می سراید جمله ی ای کاش آدمی وطنش را مثل بنفشه ها در جعبه های خاک یک روز می توانست همراه خویشتن ببرد هرکجا که خواست، تبدیل به دریغی شود که شکل جمله ی معترضه به خود گرفته است. با این تفاوت که حذف آن از جمله ی اصلی زندگی خلل فجیعی بر روان یک کوله به دوش جویای برکه ی حیات می گمارد.
کتاب مهاجران