پس از مرگ افلاطون در سال ۲۴۷ پیش از میلاد، ارسطو آتن را ترک کرد. دلایل عزیمت او از این موضوع گمانه زنی های تاریخی است گفته شده است که ارسطو از اینکه از مقام ریاست آکادمی محروم شد احساس خوشایندی نداشت، مقامی که به خواهرزاده افلاطون اسپوزیبوس، رسید. با این حال، همچنین ممکن است که او خواسته باشد از احساسات ضد مقدونی موجود در میان آتنیان دوری کند. فیلیپ دوم مقدونی، پسر شاه آمونتاس، در آن زمان داشت جاه طلبی های نظامی اش را در جنوب تحقق می بخشید و این جاه طلبی ها أنتن را هم تهدید می کرد. عداوتی که نسبت به وابستگان دربار او احساس می شد ارسطو را در موقعیتی دشوار قرار داد. به هر انگیزهای، ارسطو سرانجام به آسوس نقل مکان کرد و پوتیاس را به زنی گرفت. حدود سه سال بعد، پس از مرگ پونیاس، ارسطو با کیر همسرش، هریولیس به میتوانه " رفت.
ترجمه ایمان خدا فرد ، کمی گنگ و نامفهوم است و بیشتر از کلمات عربی در ترجمه استفاده شد و به نظر من ترجمه شفاف و واضحی نمیباشد .
کتاب چگونه خوب زندگی کنیم؟ "راهنمای اخلاق نیکوماخوس از ارسطو" توسط آقای مالک حسینی توی نشر کرگدن منتشر شده که شرح و بسط کتاب ارسطو هست، شاید بتونه کمکتون کنه.