اشتیاق آلیس برای آزمودن، نتیجۀ کشف این موضوع است که چیز ها در سرزمین عجایب و درون آینه لزوما از قوانین جهان ما پیروی نمی کنند. «این اواخر آن قدر چیز های نامتعارف اتفاق افتاده بود که آلیس داشت با خودش فکر می کرد چه چیز های کمی واقعا نا ممکن بودند.» آلیس کاملا درست فکر می کند و این همان تفکری است که فیلسوف ها به آن احتمال یا عدم احتمال منطقی می گویند. فیلسوف ها معمولا دو نوع امر نا ممکن را از هم تمایز می دهند: امور نا ممکنی که از نظر منطقی نا ممکن اند (مثل دایرۀ چهار ضلعی)؛ و امور دیگری که افراد به طور معمول نا ممکن می دانند، اما در واقع آن قدر نا متعارف اند که بسیاری از ما نمی توانیم خود را وادار به باور امکان وقوع آن کنیم. بیشترمان وقتی این خبر را بشنویم که کسی شاهد تبدیل تدریجی نوزاد انسان به خوک بوده، بسیار مظنون خواهیم شد. صرفا چون از روی تجربه می دانیم این چیزی نیست که به طور معمول رخ بدهد. اما در سرزمین عجایب (در کمال ناباوری آلیس) بله، اتفاق می افتد. و به دلایلی که توضیح خواهیم داد، باید نتیجه بگیریم که چنین اتفاق هولناکی (که امید است نادر هم باشد) دست کم از نظر منطقی ممکن است.
خیلی خوبه
سلام. بسیار کتاب کنجکاوی برانگیزی است. مطالعه اش به توسعه فهم کتاب آلیس در سرزمین عجایب کمک میکنه.