در اعماق شبی تاریک در مصر، «مقبره» یک بار دیگر از جنب وجوش زندگی پر شده بود.
شمع های سیاه، نوری نارنجی رنگ روی دیوارهای ماسه سنگی مقبره می رقصاندند، دیوارهایی با ردیف ردیف نقاشی های باستانی و خطوط هیروگلیف حک شده که تاریخچه ای از حیله گری و پیروزی را به تصویر می کشیدند. مخلوطی از بال سوسک و پر پرنده در دیگچه ای برنزی می سوخت. پشم حیوان و پوست مار هم در دیگچه ی دیگری به آرامی دود می کرد. بوی تند و تیزشان هوا را پر کرده بود. چیزهایی که زمانی زنده بودند و حالا بوی مرگ از آن ها بلند می شد.
کتاب جویندگان مقبره 1