داستان هالووین کلاسیک «بردبری».
اثری ضروری برای هر طرفدار «بردبری».
سفری هیجان انگیز در مکان و زمان.
شهر پر بود از پسربچه. و حالا عصر هالووین بود. و همه ی خانه ها مقابل باد سرد، چفت و بست کرده بودند. و شهر پر بود از آفتابی سرد. اما ناگهان، روز رفت.
شب از زیر تک تک درخت ها درآمد و پخش شد. از پشت در تمام خانه ها صدای تلک تلک راه رفتن موش ها، فریادهای خفه و سوسوی نور می آمد.
پشت یکی از درها، «تام اسکلتون» سیزده ساله، گوش ایستاد. بیرون، باد در تمام درخت ها لانه کرده و چون گربه ای نادیدنی، با ردپایی نامرئی، به پرسه مشغول بود.
این کتاب به فروشی بیش از 10 میلیون نسخه ای دست یافته، تحسین منتقدان را برانگیخته و نام خود را به عنوان یکی از برجسته ترین رمان های قرن بیستم مطرح کرده است.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
سلام متاسفانه اصلا ترجمه جذابی نداشت و متن سنگین و حتی جایی نامفهوم بود.. خط داستانی ممکن بود جذاب باشه اما متاسفانه ترجمه این جذابیت رو تا حد زیادی از بین برده