آدم همسرش را حوا، یعنی زندگی، نامید؛ چون می بایست مادر همه ی زندگان شود و خداوند لباس هایی از پوست حیوانات مهیا کرد و به تن آدم و همسرش پوشانید. اولین کلام آدا م را قطع کرد: «پس خدا هم خیاط بود!» «می خواهی بقیه اش را گوش کنی؟» اولین سرش را به علامت تایید تکان داد و چراغی را که روی لاک پشت نور قرمز می انداخت، خاموش کرد.