کتاب بیست سال در ایران

Twenty Years in Persia
(روایت یک زندگی در دوران سه پادشاه قاجار)
کد کتاب : 33424
مترجم : علی پیرنیا
شابک : 978-6229620526
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 308
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2015
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب بیست سال در ایران اثر جان ویشارد

کتاب «بیست سال در ایران»(روایت یک زندگی در دوران سه پادشاه قاجار) توسط محققان به عنوان اثری مهم در تاریخ فرهنگی ایران انتخاب شده است.

این اثر در ایالات متحده آمریکا و احتمالا سایر کشورها به چاپ رسیده است. در ایالات متحده ، شما می توانید این اثر را آزادانه کپی و توزیع کنید ، زیرا هیچ نهادی (شخصی یا شرکتی) حق چاپ بر روی بدنه اثر را ندارد.

محققان معتقدند که این اثر آنقدر مهم است که بتوان آن را حفظ ، تکثیر و به طور کلی در دسترس عموم قرار داد.

در کتاب« بیست سال در ایران» یک پزشک مبلغ آمریکایی ایران را در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن 20 توصیف می کند. وی از کردستان شروع می شود و سپس به آذربایجان و سپس شمال ایران در نزدیکی دریا می رسدو سپس به تهران می رود. این قسمت اول کتاب در چندین فصل است. در بخش دوم او به طور کلی در مورد پارسیان صحبت می کند ، سیستم دولت را توصیف می کند ، سیستم سیاسی ، زندگی اجتماعی ، صنعت و غیره ...
آن چیزی که بیش از هر چیز خواندن این کتاب را برای فارسی زبان ها جذاب می کند این است که این سیر و سیاحت درون مرزهای ایران توسط یک بیگانه انجام شده است و هر آنچه او در مواجهه با پدیده های اجتماعی در ایران تجربه کرده است را با بیانی به ظاهر صریح بیان کرده است. خواندن این گونه متون به ما کمک می کند تا زیست گذشته خود را از منظر فردی بیرون از موقعیت ویژه ای که اجداد ما در ان زیست می کرده اند، درک کنیم.

کتاب بیست سال در ایران

قسمت هایی از کتاب بیست سال در ایران (لذت متن)
هرگاه در تهران از طرف مقامات عالی رتبه دولتی ضیافتی به خاطر مقامات سیاسی یا سایر افراد رسمی اروپایی بر پا شود، کلیه مراسم به شیوه غربی انجام می گیرد. تمامی مراسم و امور بدون نقض اجرا می شود و غذایی که بسیار متنوع است و پذیرایی توسط افرادی است که برای این قبیل کارها تعلیمات خاص دیده اند. ساعت شام معمولا بدون تغییر هشت شب است، همان زمانی که در محافل اروپایی منظور کرده اند. دعوت های رسمی دیگر از ساعت چهار تا هفت است و بعد از شام، گویی وظایف روزانه نیز به پایان می رسد. اما برای فقرا و مستمندان مسئله نان موردنیاز روزانه هم امری لاینحل است. تعداد افرادی که به جای کباب و پلو با نان خالی، پنیر و فنجانی چای سر می کنند، کم نیست. اگر بتوانند چند پنی فراهم آورند، کله گوسفندی از قصاب می خرند و یک وعده را با آبگوشت آن سر می کنند.

در تابستان کاهو، خیار و یا مختصری میوه به صورت غذایشان اضافه می شود. در بازار شهرهای بزرگ با پرداخت چند پنی می توان به حد کافی آبگوشت و قدری پلو به دست آورد. در تهران که هزاران نفر از دهات به امید اشتغال روزانه آنجا می شوند، این کافه ها مراکز معتبری به حساب می آیند. گرچه در بعضی خانه ها صندلی هم وجود دارد، اما کمتر مورد استفاده قرار می گیرند، مگر مهمانی وارد شود ولی مهمانان هم ترجیح می دهند از نیمکت هایی که پشتی دارد استفاده کنند، که معمولا آن ها را برروی فرش قرار می دهند. در طبقات پایین تر و بی چیز ترجیح می دهند که بر زمین بنشینند، حتی در کلیسا دیدم که زنی از نیمکت بر زمین قرار گرفته بود تا بهتر استراحت کند.