گفتی / دوستت دارم و / من / به خیابان رفتم. / فضای اتاق / برای پرواز کافی نبود.
اگر جهان از انفجار نقطه ای به وجود آمده باشد ، آنگاه شعر در متعالی ترین حالتش ، فشردن دوباره ی جهان در آن نقطه است.
فرصتی نمانده است بیا همدیگر را بغل کنیم فردا یامن تو را می کشم یا تو چاقو را در آب خواهی شست ، همین چند سطر، دنیا به همین چند سطر رسیده است، به این که انسان کوچک بماند بهتر است، به دنیا نیاید بهتر است، اصلا این فیلم را به عقب برگردان ، آن قدر که پالتوی پوست پشت ویترین پلنگی شود، که میدود در دشت های دور، آن قدر که عصاها پیاده به جنگل برگردند....
عالی هست مثل دیگر اشعارشون
کتاب جالبی هست پشنهاد میکنم بخونید
میشه بگید دیدگاه ایشون درباره مرگ چی بود؟
نمیدونم نخوندم ولی دوست دارم عنوان این کتاب برام اتفاق بیفته
خودکشی به زحمتش نمیارزد، چون هرگاه بخواهی خود را بکشی خیلی دیر است.
آخه اینم شد اسم کتاب...واقعا ناشر و نویسنده انتظار دارن با چنین اسمی کتابشون فروش بره.. به فرض کسی بخاد این کتاب رو به دوستی یا عزیزی هدیه بده خوب این عنوان کتاب اون رابطه دوستی رو خراب میکنه
شما کتاب رو از رو عنوان و جلد قضاوت میکنی؟ .رابطه ای دوستی شما چه ربطی به عنوانکتاب داره؟