کتاب «اسکارلت و آیوی» رمانی نوشته «سوفی کلورلی» است که اولین بار در سال 2015 به چاپ رسید. خواهر دوقلوی «آیوی»، «اسکارلت»، در مدرسه شبانهروزی «راک وود» جانش را از دست داد. اکنون به «آیوی» پیشنهاد شده که جای خواهرش را در این مدرسه بگیرد. اما وقتی خانم مدیر از راه می رسد تا او را به مدرسه ببرد، «آیوی» درمی یابد که مدیر از او خواسته ای عجیب دارد: «آیوی» باید در مدرسه نقش «اسکارلت» را بازی کند، هویت او را داشته باشد و رفتارهایی مانند او انجام بدهد. اما مدیر به «آیوی» نمی گوید که چرا او باید چنین کاری بکند، اما به او هشدار می دهد که چاره ای جز این ندارد. «آیوی» در اتاقی که قبلا به «اسکارلت» تعلق داشت، بخشی از یادداشت های خواهرش را می یابد. «اسکارلت» سرنخ هایی را در نقاط مختلف مدرسه قرار داده تا «آیوی» آن ها را پیدا کند. «آیوی» اکنون باید از اطلاعات کشف شده استفاده کند تا بتواند به سوالات متعدد خود درباره چگونگی و چرایی مرگ خواهرش پاسخ دهد.
کتاب اسکارلت و آیوی 1
سوفی کلورلی در سال 1989 در بث متولد شد. وی برای لیسانس نویسندگی خلاق و کارشناسی ارشد نوشتن برای جوانان تحصیل کرد. او نویسنده سریال های SCARLET AND IVY است که توسط هارپر کالینز در سراسر جهان به زبان انگلیسی منتشر شده و به زبان های مختلف ترجمه می شود.گذشته از نوشتن، او را اغلب می توانید با وبلاگ نویسی در مورد فلز سمفونیک، تماشای تلویزیون خارق العاده و تلاش برای یافتن راهی برای خارج شدن از کتاب روزافزون خود، پیدا کنید.
Sure to appeal to readers who enjoy a puzzle mystery with plenty of twists and turns.
اثری که مطمئنا برای مخاطبین علاقه مند به داستان های معمایی با پیچ و خم های متعدد، جذاب خواهد بود.
School Library Journal
With all the ingredients you need for a successful adventure.
با تمام عناصر مورد نیاز برای یک ماجراجویی موفقیت آمیز.
Bookbag
Absolutely lovely.
فوق العاده دلنشین.
Guardian
قسمت هایی از کتاب اسکارلت و آیوی 1 (لذت متن)
آن شب روی ملافه های ناآشنای تختم دراز کشیده بودم و از خود می پرسیدم واقعا چه اتفاقی بین خواهرم و «پنی» افتاده. یواش توی بالشم گفتم: «اسکارلت، تو چی کار کردی؟»
غیر از صدای باد که لای درخت ها می پیچید، جواب دیگری نشنیدم. در ضمن که مرتب برمی گشتم و نگاهی به «آریادنی» می انداختم که مطمئن بشوم خواب است، بارها و بارها صفحه های دفترچه را خواندنم، اما هیچ چیز تازه ای دستگیرم نشد.
با وجود این، خواندن نوشته های «اسکارلت» توی نور ماه بهم آرامش می داد.