بسیار شفاف و جذاب
راماچاندران به اندازه هر کسی تلاش کرده است تا عملکرد ذهن را از طریق سوء عملکرد مغز آشکار کند.
عصب- روان پزشکی مملو از چنین پارادوکس ها یا تناقض هایی است که ذهن مرا در اوایل بیست سالگی ام وقتی دانشجوی پزشکی بودم و در راهروهای بیمارستان پرسه می زدم، به خود مشغول می کرد. می توانستم ببینم که مشکلات این بیماران که عمیقا ناراحت کننده اند، گنجینه هایی غنی از بینش را در مورد توانایی اسرارآمیز و منحصر به فرد انسان در درک وجود خویش در اختیارمان می گذارد.
کتاب مغز سخن چین، مانند کتاب های قبلی ام، به سبک محاوره ای برای مخاطبان عام نوشته شده است. خواندن این کتاب مستلزم میزانی از علاقه به علم و کنجکاوی در مورد ماهیت انسان است، اما به هیچ نوع پیشینه رسمی علمی یا حتی آشنایی با آثار قبلی من نیازی نیست. امیدوارم این کتاب برای دانشجویان در تمامی سطوح و با هر پیشینه ای، برای همکارانم در سایر رشته ها و همچنین برای خوانندگان غیر متخصص، آموزنده و الهام بخش باشد. بنابراین، در نگارش مغز سخن چین با چالش همه فهم بودن یا عوام پسند بودن استاندارد روبه رو شدم، یعنی گام برداشتن روی خطی ظریف بین ساده سازی و دقت. ساده سازی بیش از حد باعث ناراحتی همکاران تندرو و افراطی می شود و بدتر از آن، باعث می شود خوانندگان احساس کنند که با آن ها خیلی سطح پایین صحبت شده است. از طرف دیگر، آوردن بیش از حد جزئیات ممکن است برای افراد غیر متخصص ناخوشایند باشد. خواننده معمولی خواهان سفری هدایت شده در مورد موضوعی ناآشنا است- نه یک رساله یا یک کتاب قطور. تمام تلاشم را کرده ام تا تعادل درست و مناسبی را برقرار کنم.