کتاب یوسف آباد، خیابان سی و سوم

یوسف‌آباد خیابان سی و سوم اولین رمان سینا دادخواه است که با استقبال گسترده مخاطبان روبرو شده است و یکی از رمان‌های پرفروش ایرانی است. نویسنده در این اثر روی موضوعی دست گذاشته است که همواره برای خواننده جذاب است؛ عشق. عشق در تهران دهۀ هشتاد. از جذابیت‌های دیگر این رمان نشان دادن چهره‌ای جذاب و پرزرق و برق از تهران است. تهرانی که خلاصه شده است در مکان‌هایی مثل پاساژها، فرهنگسراها، کافی‌شاپ‌ها، پارک‌ها و دانشگاه و... نیمۀ تاریک تهران در این اثر حضور ندارد هر چه هست نور و درخشندگی و جذابیت‌های زندگی شهری است. تهران با محله‌ها و مکان‌هایش در این اثر تبدیل به یکی از شخصیت‌های رمان شده است و روح زندگی شهری در این داستان جاری است. می‌توان این اثر را رمانی شهری دانست، شهری که مثل خون در رگ‌های ساکنانش جریان دارد.
دادخواه به دنبال چیزهای ساده‌ای است. بعد از گذر از دوران سخت جنگ و ادبیات متعهد و اجتماعی و شعاری، به نظر او، عامدانه مسایل اجتماعی و سیاسی را به شکلی گذرا در اثرش مطرح می‌کند. شخصیت‌های رمان یوسف‌آباد خیابان سی‌و سوم خواسته‌ای ساده دارند؛ می‌خواهند زندگی کنند و به علاقمندی‌های خودشان بپردازند؛ برندها، فیلم‌ها و ادبیات و هنر و در این‌جا به‌خصوص عکاسی.
این رمان می‌تواند به‌خصوص برای خوانندگان جوان جذابیت بیشتری هم داشته باشد چرا که جهان مد و برندها از موتیف‌های پر تکرار رمان است.
رمان چهار فصل دارد و چهار شخصیت اصلی. هر کدام از این شخصیت‌ها یک فصل از رمان را روایت می‌کنند. غیر از شهر تهران که بستر رویدادها در مقیاس کلان آن است، یک مغازۀ عکاسی هم مکانی برای تلاقی و برخورد این چهار شخصیت اصلی رمان است. شخصیت‌ها هر کدام زندگی و دغدغه‌ی خاص خودشان را دارند.
فصل اول را حامد روایت می‌کند که در دنیای عکاسی و مد سیر می‌کند. فصل دوم را لیلا روایت می‌کند. لیلا حساس و آسیب‌پذیر است و انگار جهان و مضمون رمان را می‌توان در تغییر لیلا دید. لیلا که روزگاری چادر سیاه می‌پوشیده است حالا با لباس‌هایی متنوع و رنگارنگ ظاهر می‌شود و او را می‌توان استعاره‌ای از مضمون رمان هم دید، حذف سیاهی‌ها و بخش‌های تاریک و برجسته کردن درخشندگی و نور و شادی. استاد نجات فصل سوم را روایت می‌کند و می‌توان شباهتی بین او لیلا هم پیدا کرد. نجات بعد از عبور از سال‌های انقلاب و انقلابی‌گری از ایران رفته است و به تازگی برگشته است. ندا دختری شاد و خیال‌پرداز هم روایت‌گر فصل چهارم رمان است. می‌توان این چهار شخصیت را نماینده نسل خودشان هم در نظر گرفت که دغدغه‌ها و جهان خودشان را روایت می‌کنند.
زندگی شهری و امروزی، دغدغه‌های جوانان امروزی که چیز زیادی از زندگی نمی‌خواهند، عشق و تهرانی که فقط روی خوشش را در این رمان می‌بینیم، از عناصری هستند که باعث موفقیت این رمان شده‌اند. رمانی که برای اولین بار در سال ۸۸ چاپ شده است و هنوز هم خوانده می‌شود.