کتاب دختر پیچ

سعیده شفیعی در اولین رمانش به سراغ فضایی تازه رفته است، زعفران‌کاران و افسانه‌های رایج در بین آن‌ها. او نام رمانش را نیز از یک اصطلاح رایج در بین زعفران‌کاران انتخاب کرده است. «دخترپیچ» در واقع نوع خاصی از زعفران است، زعفرانی است که از خشک شدن کامل زعفران به‌دست می‌آید و هر دو بخش ریشه و ساقه را در خود دارد. سعیده شفیعی در چنین بستری داستان عاشقانۀ «دخترپیچ» را روایت می‌کند. این روایت عاشقانه، مملو از حادثه نیز هست که مخاطب را با خود همراه می‌کند.
رمان بر دو محور داستانی پیش می‌رود و در جایی این دو خط داستانی با هم تلاقی می‌کنند. یک خط داستانی ماجرای پسری ساکن مشهد را روایت می‌کند که ممیز مالیات است. پدرش زمین‌های زعفران‌شان، او و مادرش را رها کرده و هیچ‌کس خبر ندارد کجا گم و گور شده است. خط داستانی دیگر، روایت دختری است که برای کاری به این ممیز مالیات مراجعه می‌کند و عاشق او می‌شود. علاوه بر این دو خط داستانی پررنگ، رمان از خرده‌روایت‌های متعددی نیز تشکیل شده است که این روایت عاشقانه را کامل می‌کنند. داستان با روایت سفر دختر به خراسان آغاز می‌شود. او در پی این است که دریابد چرا رابطه‌اش با پسر خراسانی به پایان رسیده است. دختر متولد تهران و ساکن کرج است.
نویسنده از باورها و افسانه‌هایی که در میان زعفران‌کاران رواج دارد نیز برای روایت داستانش کمک می‌گیرد. در میان زعفران‌کاران افسانه‌ای وجود دارد که بر طبق آن زعفران برای کسی که آن را می‌کارد، نحس است. سعیده شفیعی از این افسانه در رمانش استفاده کرده است و رمانی پرماجرا و امروزی نوشته است. خواننده به دنبال سرنوشت شخصیت‌ها و ماجرای عشقی رمان است.
نویسنده در ابتدای کتاب ذکر کرده است که برای روایت داستانش از برخی وقایع و خاطرات واقعی وام گرفته است اما بخش عمدۀ آن ساخته و پرداختۀ تخیل است.
این رمان بیست فصل دارد و دو راوی اول شخص و یک راوی دانای کل این داستان عاشقانه را روایت می‌کنند. بخش عمدۀ رمان در واقع مرور خاطرات دختر است که حین سفر با قطاری که او را به مشهد می‌برد، روایت می‌شوند. دختر (نسرین) در تلاش است تا ذهن مغشوش و آشفته‌اش را سر و سامان دهد و علت مشکلاتش را دریابد. نویسنده سنجیده و آرام‌آرام از طریق این راوی‌ها به خواننده اطلاعات لازم را می‌دهد تا رمان برای خواننده کشش داشته باشد. او همچنین تلاش کرده است که داستان عاشقانه‌اش، احساساتی و پر سوز و گداز نباشد.
سعیده شفیعی رمانش را به عاشقانی تقدیم کرده که مرز نمی‌شناسند. بنابراین این رمان گزینۀ مناسبی برای عاشقان و علاقمندان به داستان‌های عشقی است.