کتاب پاییز از پاهایم بالا میرود، داستان زندگی زنی به نام ناهید است. ناهید معلمی است که برای درس خواندن و درس دادن از شهر مادری خودش فاصله گرفته است و حالا برای دیدن مادرش دوباره به همان شهر برمیگرد ؛ اما به دلیل شباهتی که با خالهی گمشدهاش دارد، درگیر ماجرایی عاشقانه و مرموز میشود. لیلا صبوحی خامنه نویسنده این کتاب در تجربهی نخستین رمانش با زبانی پخته از جغرافیایی مینویسد که در آن تقابل جدی سنت و رفتارهای خارج از آن، روایتهای جذابی رقم میزند.
داستان این رمان عاشقانه در چندین فصل کوتاه با نثری ساده و شاعرانه روایت میشود. شیوه روایی در این اثر به گونهای است که بخشهایی از آن، حس تعلیق را در شما ایجاد میکند تا هر چه بیشتر مشتاق دنبال کردن سرنوشت شخصیتهای داستان شوید. ذهنیت مدرن قهرمان این کتاب در تقابل با ساختار محافظهکار خانواده قرار میگیرد . بخش خلاقانه و وجه تمایز این اثر در مقایسه با سایر کتابهایی که پیش از این خواندهاید آن است که سایههای اشخاص به عنوان شخصیتهایی از کتاب در داستان حضور موثری دارند و حتی بر تصمیمات و رفتارهای ناهید که قهرمان اصلی داستان است اثر میگذارند. به این ترتیب گفتوگو و بازی با سایهها یکی از نقات قوت این اثر به شمار میرود.
کتاب پاییز از پاهایم بالا می رود