اکنون به نظرم می رسد که فنشاو همیشه در آنجا بوده است. او برای من نشان دهنده مکانی است که همه چیز برای من شروع می شود، و بدون او، من به سختی می دانم جه کسی هستم.
داستان ها فقط برای کسانی که قادر به تعریف کردن آنها هستند، اتفاق می افتند. شاید به همین ترتیب، تجربیات خود را فقط به کسانی ارائه می دهند که آن افراد قادر به داشتن آنها باشند.
هیچ کس نمی خواهد بخشی از یک داستان باشد، به خصوص اگر این داستان واقعی باشد.
اتاق در بسته داستانی معمایی و جذابه. کتاب در مورد فنشاو، دوست دوران کودکی و صمیمی راوی داستانه که حالا در اوایل دهه سوم زندگیش ناپدید شده و همسر اونه که راوی رو از این اتفاق با خبر میکنه.