باخ نگاهی به جویبار کوچک کنار خود انداخت و با لحنی آرام و تأمل انگیز گفت: این جویبار چه شفاف و عمیق جربان دارد. از برفهای کوهستان زاده و به سوی دریا روان میشود. آن گاه از ماگدآنهاپرسید: آیا میشندی جویبار چگونه در راه خود زمزمه سر میدهد و آواز میخواند؟ همیشه با خود اندیشیده ام نام من چه اندازه با معناست. من هم دلم میخواهد مثل این جویبار باشم.