1. خانه
  2. /
  3. کتاب انزجار

کتاب انزجار

3.9 از 1 رأی

کتاب انزجار

Il disprezzo
٪15
145000
123250
معرفی کتاب انزجار
ریکاردو مولتنی جوان ، که خود را به عنوان یک نویسنده روشنفکر می بیند ، کاری انجام می دهد که برای خودش بسیار ناخوشایند است. او برای تولید فیلم های مزخرف فیلمنامه آماده می کند. همه اینها برای حمایت از همسر جدیدش امیلیا ، آپارتمان جدیدی که گرفته است ، ماشین جدیدی که خریداری کرده است ، خدمتکاری که برای آنها آشپزی و تمیزکاری می کند و منشی ای است که برای تایپ کردن کارهای او می آید. او معتقد است ، حتی اگر کارش پست و حقیر باشد و درآمدش هم متزلزل و غیرقابل اطمینان باشد، در عشق همسرش ایمن است. در حالی که ریکاردو تحصیل کرده و قادر به خواندن دانته می باشد ، خانواده ی فقیر همسرش توانایی آموزش دادن به او را نداشتند و او مجبور شد به عنوان یک تایپیست کار کند.
کم کم هیجان و اشتیاق از زندگی مشترک آنها رخت برمی بندد و دو واقعه ی اصلی این مسئله را سرعت می بخشند...
کتاب انزجار برداشت و خوانشی امروزی و معاصر از داستان اودیسه اثر هومر است. خوانشی که بسیار بدبینانه و تلخ است و در همه ی آثار موراویا نیز دیده می شود. این تلخ نگری موراویا از حقیقت گرایی ای سرچشمه می گیرد که مایه ی کار نئورئالیست ها در ایتالیای پس از جنگ بوده است. ایتالیای شکست خورده، تحقیر شده، زجر کشیده در چنگال کابوس تلخ و سیاه فاشیسم، رویاهای طلایی بر باد رفته و برگشت به شکوه و شوکت گذشته که موسولینی وعده را می داد نه تنها به واقعیت نپیوست بلکه همچون کاخی پوشالی فروریخت.
نثر موراویا بیش تر وقت ها پیچیده و دشوار است، جمله هایی با پیچ و خم های روانشناسانه برای تجزیه و تحلیل روح انسان فراوان دارد. در جمله هایی به ظاهر ساده و در گفت وگوهایی معمولی، بیش تر وقت ها طنزها، استعاره ها و کنایاتی وجود دارد.
از کتاب انزجار فیلمی هم به کارگردانی ژان لوک گودار، کارگردان پیشرو فرانسوی در سال ۱۹۶۳، با شرکت میشل پیکولی، بریژیت باردو، جک پالانس و فریتس لانگ تهیه شده است.
درباره آلبرتو موراویا
درباره آلبرتو موراویا
آلبرتو موراویا، زاده ی 28 نوامبر 1907 و درگذشته ی 26 سپتامبر 1990، رمان نویسی ایتالیایی بود.موراویا در رم به دنیا آمد. او در کودکی به بیماری سل استخوانی مبتلا شد و تا بیست سالگی با آن دست و پنجه نرم کرد. موراویا به دلیل بیماری، تحصیلات منظمی نداشت اما وقت خود را با مطالعه می گذراند. او در سال 1941 با الزا مورانته ازدواج کرد و در سال 1962 از او جدا شد. موضوعات اصلی آثار او، جنسیت، بیگانگی و هستی گرایی بود. موراویا می گوید: «در سال 1943 ابلاغی با دستوری محکم و قاطع صادر شد که دیگر به هیچ عنوان نباید بنویسم.» او را وادار کردند برای سینما به عنوان منبع درآمد کار کند: دو نمایشنامه باری کاستلانی بدون امضار نوشت، شلیک هفت تیر و زازا. در طی چهل و پنج روز به عضویت روزنامه کوررادو آلوارو با نام «پوپولودی رما» درآمد. خودش می گوید: «فاشیسم با آلمانی ها بازگشت و من باید فرار می کردم چرا که شناسایی شده بودم و و (از سوی مالاپارته) یعنی در فهرست اسامی ای بودم که باید دستگیر می شدند.» با السامورانته به سوی ناپلی می گریزد ولی موفق نمی شود و مجبور می شود در کلبه ای نزدیک فوندی میان دهقانان به مدت نه ماه به سر برد. او در این باره می گوید: «این دومین تجربه مهم من در زندگی بعد از آن بیماری بود. تجربه ای که به من نیرو بخشید.»
قسمت هایی از کتاب انزجار

آدم می تواند گاهی به طور مطلق به کسی وفادار باشد بی آنکه دوستش بدارد .

درباره ی هم داوری نمی کردیم به جای آن همدیگر را دوست داشتیم .

اول امروز می توانم ادعا کنم که روابط من و زنم طی دو سال اول ازدواج مان خیلی خوب بود. منظورم این است که طی این دو سال، هماهنگی کامل و عمیق احساسات مان، با نوعی خاموشی، یا بهتر بگویم، با گونه ای سکوت روحی همراه بود، که در چنین موقعیت هایی، هرگونه موضع انتقادی را به حالت تعلیق در می آورد و میدان را به عشق می سپارد تا به تنهایی درباره ی شخص مورد علاقه داوری کند

مقالات مرتبط با کتاب انزجار
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب انزجار" ثبت می‌کند