کتاب باتلاق شنی

Quicksand
کد کتاب : 40164
مترجم :
شابک : 978-6006974620
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 484
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

برنده جایزه کلید شیشه ای سال 2017

معرفی کتاب باتلاق شنی اثر مالین پرسون گیولیتو

یک داستان هیجان انگیز دادگاه و یک درام که سوالاتی را در مورد ماهیت عشق، اثرات جانبی فاجعه آمیز احساس گناه و عملکرد عدالت ایجاد می کند.
تیراندازی دسته جمعی در یک مدرسه مقدماتی در ثروتمندترین حومه استکهلم رخ داده است. ماجا نوربرگ هجده ساله به دلیل دست داشتن در قتل عام که منجر به کشته شدن دوست پسر و بهترین دوستش شد، متهم است. او نه ماه را در زندان در انتظار محاکمه گذرانده است. اکنون زمان ورود او به دادگاه فرا رسیده است. چگونه ماجا - محبوب، ممتاز و دانشجوی ممتاز - در نظر مردم به یک قاتل خونسرد تبدیل شد؟ ماجا چه کرد؟ یا این چیزی است که او نتوانست انجام دهد که او را به اینجا رساند؟
مالین پرسون جیولیتو تصویری ادراکی از یک دختر نوجوان و کیفرخواستی تاول‌زننده از جامعه‌ای که در حال فروپاشی است، نوشته است. اثری با حساسیت ادبی عالی، شن و ماسه روی ثروت، طبقه، مهاجرت، و بازی‌هایی که بچه‌ها در میان خودشان انجام می‌دهند، زمانی که والدین دیگر با مبارزاتشان هماهنگ نیستند، می‌پردازد.

کتاب باتلاق شنی

مالین پرسون گیولیتو
آنا مالین اولریکا پرسون گیولیتو (متولد 25 سپتامبر 1969 در استکهلم) نویسنده و وکیل سوئدی است. او دختر داستان نویس و جرم شناس، لیف جی. و. پرسون است. پرسون گیولیتو کتاب برنده جایزه Störst av allt (شن روان) را نوشت که برنده جوایز بهترین رمان جنایی سوئدی در سال 2016 ، جایزه شیشه ای در سال 2017 و جایزه دو قطبی اروپا در سال 2018 است.
قسمت هایی از کتاب باتلاق شنی (لذت متن)
سندر می گذاره کار قاضی تموم بشه. بعد کف دستاش رو روبروی قاضی نگه می داره و مستقیم به چشماش نگاه می کنه: «ما بعضی وقت ها در مورد پرونده هایی که خیلی مشکل دارن، دوست داریم کلمه به کلمه به پیش برویم. چیزی که می خواهم بگویم ساده تر از این است که احتیاجی به این کار داشته باشد. تحقیقات من نشان می دهد سباستین خودش کیف ها را بسته و تنها کسی بوده که اسلحه ها و مواد منفجره را قبل از اقدام به قتل ها روبه راه کرده است. او تمام نقشه ها را به تنهایی ریخته. ماجا وقتی کلایس فرگمن کشته شد، آنجا نبود، ماجا به قاتل تیراندازی کرد. ما در مورد گذشته سباستین چه می دانیم؟ می دانیم که مشکلات جدی داشته است. آنقدر جدی که ماجا تنها کسی نبود که از به خطر افتادن جانش توسط او ترسیده باشد. بعد از آن اتفاق که در روزهای نزدیک به کریسمس رخ داد، ماجا مدام نگران اوضاع بود. در بهار سباستین روز به روز خشن تر و غیرقابل مهارتر می شود. تعدادی از دوستان نزدیک به او این مووضع را تایید می کنند.»