رمانی استادانه و بی نهایت رضایت بخش.
اثری جذاب که مخاطبین را تمام شب بیدار نگه می دارد.
درخشان.
به صدای قدم ها گوش می داد که نشانه ی آمدن او بود. نمی دانست چقدر دیروقت بود، اما حس می کرد برای ملاقات با او خیلی دیر شده بود. با یک لرزه ی ناگهانی در تخت، چشمانش را باز کرد. انگار دستگاهی برقی در ساختمان راه افتاده و باعث لرزش تخت شده بود. بعد از چند لحظه، دیگر مطمئن نبود که این ها تصورات او بودند یا واقعیت.
لیزبت سالاندر عینک آفتابی خود را تا نوک بینی پایین آورد و با چشمی نیمه باز از زیر کلاه آفتابی خود نگاهی انداخت. زن ساکن اتاق 32 را دید که از در ورودی هتل بیرون آمد و به سمت یکی از نیمکت های کنار استخر رفت که دارای خطوط سبز و سفید بود. به زمین خیره شده بود و قدم های نامنظمی برمی داشت.
قایقی در مسیر شمال به سمت سنت لوسیا یا دومینیکا در حرکت بود. کمی دورتر، نمای کشتی خاکستری را می دید که به سوی جنوب در مسیر گویانا حرکت می کرد. وزش نسیم، گرمای صبحگاهی را قابل تحمل کرد، با این حال یک قطره عرق روی ابرویش چکید. سالاندر علاقه ای به حمام آفتاب نداشت.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
دو نیرو در دنیا وجود دارد؛ یکی شمشیر است و دیگری قلم. نیروی سومی نیز هست که از آن دو قدرتمندتر است: نیروی زنان.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
آیا مجموعهای هستش؟
آفرین دختره چه شجاع منکه عشق هیجان تنوع دوس دارم کل نیاز هام برآورده شه 😍😍
موجودش کنین لطفا. این کتاب هیچ جا پیدا نمیشه
چجوری ه که از یک مجموعهی سه قسمتی،قسمت اول و سوم چاپ میشه،قسمت دوم چاپ نمیشه؟