اگر از دیرباز تا به امروز در فرهنگ و نحوۀ رفتار بسیاری از خانواده ها و قومیت های ایرانی نظر افکنیم، درمی یابیم یکی از آسیب های جدی که همواره خانواده ها و زندگی و آیندۀ نسل جوان را تهدید می کرده همین مسئلۀ ازدواج های اجباری و وصلت های تحمیلی بوده که یا بر مبنای جهل و ناآگاهی و تفکرات سنتی و بسته و قومی و قبیله ای رخ می داده، یا بر مبنای غرایض و مطامع مالی و اقتصادی صورت می گرفته است.
فارغ از آسیب های روحی، روانی، جسمی، مالی، خانوادگی، شغلی، ناموسی و... که زندگی جوانان را به خطر می انداخته، مسئله ای که «مولیر» در کمدی «عروسی مجبوری» با طنز تلخ مطرح نموده، همواره به عنوان زنگ خطری بوده که جوامع شرقی به ویژه ایرانیان از دیرباز با آن درگیر بوده و هستند.
چنانچه در کتاب «سوء ازدواج یا داستان وصلت اجباری» که از سوی «آقا میرزامحمدخان جودی» (رئیس محترم پست لنگرود) در سال 1298 خورشیدی نگارش، و در سال 1305 خورشیدی در مطبعۀ سعادت تهران منتشر شد، می توان به وضوح به این آسیب های اجتماعی که در دورۀ قاجار گریبان گیر ملت ایران بوده پی برد.