با تعلیقی طوفانی.
تریلری که نمی شود از خواندنش دست کشید.
یک داستان معمایی/تریلر درخشان و پرحرارت با حوادث اکشن بسیار زیاد و چندین لحظه ی میخکوب کننده.
او مثل همیشه زود از خانه بیرون زد: شش روز در هفته، پنجاه هفته در سال. صبحانه اش را با احتیاط تمام خورد، صبحانه ای مناسب یک مرد کوتاه گرد که می خواست همچنان در دهه ی چهل زندگی اش روی فرم بماند. سپس از کریدورهای فرش شده خانه کنار دریاچه ای مناسب کسی که در هرکدام از آن سیصد روز کاری هزار دلار درمی آورد پایین رفت. با شستش دکمه بازکننده در گاراژ را زد و با چرخاندن مچ موتور بی سر و صدای گرانقیمتش را روشن کرد. یک سی دی داخل دستگاه پخش گذاشت، با دنده عقب وارد راه شنی جلوی خانه اش شد، آهسته روی ترمز زد، دنده را عوض کرد، فشار کوچکی به گاز داد، بعد آخرین رانندگی کوتاه زندگی اش را در پیش گرفت. شش و چهل و نه دقیقه صبح روز دوشنبه...
نیتن روبین مرد چون شجاعت به خرج داد. نه از آن شجاعت های مستمر که آدم با آن در جنگ مدال می گیرد، بلکه از آن برآشفتگی های لحظه ای ناگهانی که آدم را توی خیابان به کشتن می دهد.
او مدت ها پیش دریافته بود که بعضی چیزها ارزش ترسیدن را دارند؛ و بعضی چیزها هم نه. کارهایی که او قبلا انجام داده و از آن ها جان سالم به در برده بود، ترسیدن را توجیه نمی کردند. ترسیدن از چیزی که می توان از آن جان سالم به در برد، منطقی نبود.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
همین الان دقیقا تمومش کردم و میتونم بگم فوق العاده بود ، ۵ ستاره واقعا براش لازم بود کشش زیادی داشت و ماجراش باحال بود مخصوصا از یک سوم پایانی کتاب ضربآهنک داستان بالا بود و نمیتونستی زمین بزاریش ، لی چایلد (نویسنده کتاب) بسیار خوب با جزئیات کتاب رو نوشته بود. نکته بعدی که درباره کتاب باحال بود اون علاقه بین ریچر و دختر داستان بود ( اسمش رو نمیگم که اسپویل نشید) که باعث میشد ۲ برابر از خوندن کتاب لذت ببرم همچنین مثل همیشه ترجمه فوق العده آقای مترجم لذت کتاب رو بیشتر میکرد در کل خیلی باحال بود و اینم بگمم که برای اولین بار روی یک شخصیت توی یک کتاب کراش زدم و اون هم همون دختر داستان بود در کل خیلی خوب بود و پیشنهاد میشه اگه به ژانر تریلر و هیجانی و اکشن علاقه دارید کلا مجموعه ریچر رو از دست ندید فعلا👋
دوست عزیز، کتاب سوء قصد و وسوسه انتقام و لانه زنبور به نظر من به مراتب داستان جذابتری دارن، اگه نخوندی بخونشون
هر بیست جلد را تهیه کردم و چون کتاب اول را بصورت سریال دیده بودم با کتاب دوم شروع کردم . بسیارممنون از آقای عباس آبادی با این ترجمه شیوا و همینطور از کتابسرای تندیس با این انتخابهای خوب و صفحه آرایی خوب خانم اکرم سرساخ .موفق باشید