تقسیم بندی ژانرها برای افلاطون چندان موضوعیت نداشته که مدخلی از آثارش را به آن اختصاص دهد، بلکه به مناسبت گفتگو درباره جنبه های مختلف هنر شعر، به طور ضمنی از تقسیم بندی های اولیه ای سخن به میان می آورد که البته مرز بین ژانرها در آن ها کاملا روشن هم نیست، مثلا در کتاب سوم جمهوری می خوانیم که «شعر یا داستان به اموری در گذشته، حال یا آینده می پردازد» و در ادامه سه شیوه بیان مطرح می شود: «گفتم: آیا در بیان حکایت ها یکی از سه روش را به کار نمی برند که یکی، روایت محض است، دیگری روایت نمایشی و سوم، تلفیقی از آن دو» (افلاطون، ۱۳۵۳: ۱۲۷). بر این اساس، آیا مبنای تقسیم بندی افلاطون «شیوه ارائه» بوده است؟ دنباله مطلب پاسخ این پرسش را می دهد: «شیوه ارائه شعر یا داستان به یکی از سه نوع می تواند باشد: نوعی، نمایش محض است ... که خاص تراژدی و کمدی است؛ نوع دوم، روایت و نقل محض است که در اشعاری می توان یافت که در وصف آپولو و دیونوسیوس است و نوع سوم، تلفیقی است از آن دو ... که در بیشتر اشعار حماسی می توانی ببینی» (همان: ۱۳۰). دنباله بحث به اینجا می رسد که نوع سوم برتری دارد (همان: ۵ ۱۳۴).