1. خانه
  2. /
  3. کتاب آخرین کلکسیون

کتاب آخرین کلکسیون

نویسنده: جین مکین
3.2 از 1 رأی

کتاب آخرین کلکسیون

The Last Collection
انتشارات: چترنگ
٪15
250000
212500
معرفی کتاب آخرین کلکسیون
کتاب «آخرین کلکسیون» رمانی نوشته «جین مکین» است که اولین بار در سال 2019 انتشار یافت. پاریس در سال 1938، بهترین جا برای «لیلی ساتر» به نظر می رسد—هنرمندی که می خواهد پس از مرگ همسرش، دوباره اندکی رنگ و نور را به زندگی خود برگرداند. به همین خاطر، وقتی برادرش از او دعوت می کند که به خانه اش در پاریس برود، «لیلی» مشتاقانه این دعوت را می پذیرد. تلاش برای خریدن یک لباس از طراح معروف و جنجال برانگیز، «السا اسکیاپارلی»، «لیلی» را وارد رقابت پرشور میان «اسکیاپارلی» و «کوکو شنل» می کند—رقابتی که تحت تأثیر دیدگاه های کاملا متفاوت این دو زن نسبت به دنیای فشن و سیاست های اروپای قبل از جنگ، شکل گرفته است. همزمان با افزایش احتمال حمله «هیتلر» به فرانسه، «لیلی» و دوستان جدیدش با تصمیماتی سخت مواجه می شوند: آن ها برای حرکت در مسیر آرزوهایشان، حاضرند چه خطراتی را به جان بخرند؟
درباره جین مکین
درباره جین مکین
«جین مکین» نویسنده ای آمریکایی است. او مدرک زبان انگلیسی خود را از «کالج ایثاکا» و مدرک نویسندگی خلاق خود را از «کالج بنینگتون» دریافت کرده است. 
ویژگی های کتاب آخرین کلکسیون
  • «جین مکین» از نویسندگان پرفروش در ادبیات آمریکا
نکوداشت های کتاب آخرین کلکسیون

اثری که به طرفداران داستان های تاریخی با تحقیقات دقیق و کاراکترهای زن قدرتمند توصیه می شود.

Library Journal

داستانی پرجزئیات درباره زمانه ای مسحورکننده، خطرناک و شگفت انگیز در پاریس.

She Reads

نگاهی هوشمندانه، پراحساس و مهیج به رقابت جنجالی میان «کوکو شنل» و «السا اسکیاپارلی».

Chanel Cleeton, author
قسمت هایی از کتاب آخرین کلکسیون

تصویر «اسکیاپ» در آتش یا دست کم لباس او از ذهنم خارج نمی شد. به نظر پایانی بود برای اتفاقات و پیش بینی آنچه در آینده به وقوع می پیوندد. همه این ها مرا از نیمه خفتگی احساسی که دو سال درگیرش بودم، بیدار کرد. وقتی صبح بیدار شدم، اولین چیزی که به فکرم آمد، «کوکو» و «اسکیاپ» بود، نه «آلن».

«فکر کنم یه کم بیشتر توی پاریس بمونم. آمادگی برگشتن رو ندارم.» برگشتن به نظر فقط عقبگرد بود، آن هم وقتی که «اسکیاپ» مرا به آینده می کشید. می خواستم دوباره ببینمش. ببینم حالش چطور است. مهمانی را زودتر از ما و بدون خداحافظی ترک کرده بود. دزدکی رفته بود. خب، وقتی کسی به آتش کشیده شود، نتیجه همین است.

قطار «چارلی» وارد ایستگاه شد؛ سکو غلغله بود، مردمی که پیاده می شدند، با هیاهو در تلاش برای پیدا کردن چمدان ها و باربر بودند و با عجله همدیگر را در آغوش می کشیدند. به سمت «چارلی» خم شدم و سرم را روی شانه اش گذاشتم. خداحافظ، دوباره خداحافظ برادر عزیزم. بعد از فوت «آلن» از همه، حتی از «چارلی»، به خاطر ترس از اتفاقی که همان لحظه در جریان بود، خودم را دور نگه داشته بودم. دوباره تنها می شدم.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب آخرین کلکسیون" ثبت می‌کند