1. خانه
  2. /
  3. کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند

کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند

نویسنده: دونا لئون
5 از 2 رأی

کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند

By its Cover
انتشارات: چترنگ
ناموجود
28000
معرفی کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند
کتاب کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند، رمانی معمایی نوشته ی دونا لئون است که در سال 2014 منتشر شد. در یک بعد از ظهر از طرف کتابخانه ای مهم و معتبر در ونیز با کمیسر برونتی تماسی گرفته می شود و او درمی یابد که صفحه هایی از چندین کتاب نایاب و ارزشمند ربوده شده است. پس از انجام تحقیقاتی مختصر، جواب پرونده آشکار به نظر می رسد: مجرم حتماً همان کسی است که درخواست گرفتن این کتاب ها را داشته، یعنی پروفسوری آمریکایی از دانشگاه کانزاس. اما تنها مشکل این جاست که این مرد، کتابخانه را ترک کرده و پس از بررسی مدارکش مشخص شده که چنین پروفسوری اصلاً وجود ندارد. با پیشروی تحقیقات، تعداد مظنونین افزایش پیدا می کند و پس از کشته شدن مردی به ظاهر بی آزار که سه سال به کتابخانه می آمده و کتاب های مذهبی می خوانده، کمیسر برونی مجبور می شود عقاید خود درباره ی گناهکاری و بی گناهی را زیر سؤال ببرد.
درباره دونا لئون
درباره دونا لئون
دونا لئون، زاده ی 28 سپتامبر 1942، نویسنده ی آمریکایی است.لئون بیش از سی سال در ونیز زندگی کرد. او، مدرس ادبیات انگلیسی در دانشگاه ماریلند در ایتالیا بود و پس از آن، چند سالی را برای تدریس در پایگاه نظامی آمریکا در شهر ویچنزا گذراند. لئون سپس تدریس را کنار گذاشت و وقت خود را به نویسندگی و فعالیت های فرهنگی در عرصه ی موسیقی اختصاص داد. دونا لئون اکنون در روستایی کوچک در سوییس زندگی می کند.
ویژگی های کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند
  • جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز
نکوداشت های کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند

این اثر، باعث لذت و ترس کتاب دوستان خواهد شد.

Boston Globe

این کتاب، یکی از محبوب ترین داستان های ماجرایی لئون است.

Booklist

برای مخاطبینی که عاشق کتاب ها هستند.

Kirkus Reviews
قسمت هایی از کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند

گیلو، علیرغم وکیل بودن، هیچوقت دروغ نگفت؛ حداقل به دوستانش.

وقتی وارد دفتر کوچکی شد که معمولا سینیورینا ایلترا در آن می نشست، صندلی او خالی بود و صفحه کامپیوتر روشنایی اش را در آن اتاق متروکه می پراکند. هفته های اخیر اغلب اوقات پشت میزش نبود. معاون پاتا که مستقیما مافوق او بود، یا متوجه نشده بود و یا به احتمال قوی تر، جرأت نمی کرد چیزی بپرسد. برونتی فکر می کرد چون سینیورینا ایلترا منشی خودش نیست، او در جایگاهی نیست که سوال کند و حرفی نمی زد. این بار غیاب او به این معنا بود که برونتی باید بدون آمادگی قبلی، با حس وحال معاون رئیس روبه رو می شد. به خودش جرأتی داد و در زد.

مقالات مرتبط با کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی
لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی

داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»

داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق
داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق

این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند" ثبت می‌کند